نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 17 صفحه : 254
را.رسول گفت:يا عبد اللّٰه!جبريل مرا خبر داد.عبد اللّٰه سلام گفت:جبريل دشمن ماست.رسول-عليه السلام-گفت:اول اشراط قيامت آن باشد[252-پ]كه، خداى تعالى خلقان را از مشرق به مغرب راند.و اما اول طعام اهل بهشت زيادت جگر ماهى باشد.اما شبه فرزند:اگر آب مرد سابق بود شبه او را [1]باشد و اگر آب [2]زن سابق بود شبه او را [3]بود.عبد اللّٰه سلام گفت:اشهد ان لا اله الا اللّٰه و ان [4]محمدا رسول اللّٰه،گواهى [5]دهم كه خداى يكى است،و تو كه محمدى،بنده و رسول اويى.آنگه گفت:يا رسولاللّٰه!اگر جهودان اسلام من بشنوند.از دست در افتند [6]و در من وقيعت كنند،پيش ازآنكه من اظهار اسلام كنم،تو حديث من از ايشان بپرس.رسول-عليه السلام-جهودان را حاضر كرد،گفت:چه گويى در حق عبد اللّٰه سلام؟گفتند: [7]سيدنا و ابن سيدنا،و حبرنا [8]و ابن حبرنا [9]،و اعلمنا و ابن اعلمنا، گفتند:سيد و مهتر و حبر و عالم ماست،و پسر سيد و عالم و حبر ماست.گفت:اگر چنان كه او ايمان آرد،شما با او مساعدت كنى [10]؟گفتند:معاذاللّٰه كه اين باشد [11]، و او هرگز به تو ايمان آرد!عبد اللّٰه سلام از آن ميانه برخاست و گفت:اشهد ان لا اله الا اللّٰه و [12]ان محمدا رسول اللّٰه.گفتند:هذا شرنا و ابن شرنا،اين بترين [13]ماست و پسر بترين [14]ماست و در نقص او افتادند.عبد اللّٰه سلام گفت:من دانستم كه چنين گويند،براى آن گفتم كه از اينان بپرس اول.
سعد ابو وقاص [15]گفت:نشنيدم كه پيغامبر-عليه السلام-كسى را گفت در حيات او كه:او از اهل بهشت است الا عبد اللّٰه سلام را.و اين آيت در او آمد: وَ شَهِدَ شٰاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرٰائِيلَ عَلىٰ مِثْلِهِ .