نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 17 صفحه : 195
آنگه گفت بر سبيل تهديد و وعيد به لفظ امر: فَذَرْهُمْ ،رها كن ايشان را حتى [1]، يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا ،تا خوض كنند و فروشوند [2]و بازى كنند به امور دنياوى،و لهو و نشاط و تمتع كنند تا آنگه كه آن روز بينند [3]كه ايشان را وعده دادهاند،و آن روز قيامت است.
وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّمٰاءِ إِلٰهٌ ،گفت:او آن خداى است كه در آسمان خداى است و در زمين نيز خداى است.
در تكرار لفظ«اله»دو وجه گفتند:يكى تأكيد و تمكين معنى در [4]نفس،لعظم شأن هذا المعنى و جلالة موقعه فى القلب.و دوم آنكه تا بدانند كه چنان كه اهل آسمان را عبادت او واجب است،اهل زمين را هم واجب است،چه موجب آن الهيت است و فعل اصول نعم.و اين نعمتها با هر دو گروه است [5].
وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ،فى تدبير خلقه،و او حكيم است در باب تدبير خلق،و عالم است به صلاح ايشان.
وَ تَبٰارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مٰا بَيْنَهُمٰا ،گفت:متعالى و باقى است آن خداى كه ملك آسمان و [6]زمين او راست و آنچه در ميان آسمان و زمين است [7]بىدافعى و مانعى و منازعى. وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّٰاعَةِ ،و به نزديك اوست [222-پ]علم قيامت،على الخصوص بىاشتراك به هيچكس. وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ،و مرجع و بازگشت خلقان [8]با اوست.
وَ لاٰ يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفٰاعَةَ إِلاّٰ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ ،در معنى آيت [9]دو قول گفتند،و در محل«من»،كه بعد«الا»است،بعضى گفتند:معنى آن است كه مالك نباشند [10]و نتوانند [11]شفاعت كردن آن [12]معبودان [13]كه كافران ايشان را