نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 16 صفحه : 222
كردند در آنچه خداى تعالى چيزها فرمايد كه نخواهد [1]چنان كه ابراهيم [2]را ذبح فرمود و نخواست،چه اگر خواستى صحيفۀ [3]مس پيدا نكردى و كارد بر نگردانيدى.و جواب ما از اين آن است كه بيان كرديم كه:خداى تعالى آنچه او را فرمود خواست [4]،چه امر،امر نشود الّا به ارادت آمر مأمور به را،چنان كه مشروح است در كتب كلام و اصول الفقه و آنچه او را فرمود جز مقدّمات ذبح نبود چنان كه بيان كرديم.پس اين سؤال لازم نيايد و از آن اخبار [5]امتناع نيست-و اللّه ولىّ التّوفيق.
قوله: وَ تَرَكْنٰا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ،يعنى،او را نام نيكو و ثناء جميل رها كرديم در بازپسينان تا به دامن قيامت اين قصه مىخوانند[79-ر]و بر ايشان ثنا مىكنند و صلات مىفرستند.
سَلاٰمٌ عَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ. كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ،گفت:سلام بر ابراهيم [6]باد! ما چنين پاداشت دهيم نيكوكاران را.
چون از قصّۀ ذبح بپرداخت،گفت:ما بشارت داديم ابراهيم [8]را، بِإِسْحٰاقَ نَبِيًّا ، نصب او بر حال است در آن حال كه او پيغامبرى بود از جملۀ صالحان.و معنى آنكه او را به پيغامبرى[اسحاق بشارت داديم نه آنكه در حال بشارت پيغامبر] [9]بود،براى آنكه او در حال بشارت خود [10]موجود نبود.پس معنى آن است كه در يك حال او را به دو چيز بشارت داديم:هم به وجود پسر،و هم به آنكه آن پسر پيغامبر باشد پس از او،و از جملۀ صالحان باشد.
وَ بٰارَكْنٰا عَلَيْهِ وَ عَلىٰ إِسْحٰاقَ ،و بركت كرديم بر او،يعنى بر ابراهيم [11]و نيز بر اسحاق،و بيان كردهايم كه بركت،ثبات خير و منفعت باشد،من بروك البعير.
وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِمٰا مُحْسِنٌ وَ ظٰالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ ،و از فرزندان او [12]دو نوع مردم بودند:
يكى نكوكار و يكى ظالم نفس [13]خود.و آن آن است كه فرزندان ايشان دو نوع مردم [14]