نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 16 صفحه : 201
و گمراه بودند نه آن است كه اين در حقّ اينان است،بل بيشتر اهل روزگار مقدّم ضالّ و گمراه بودند و مقيم بر كفر.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنٰا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ ،و ما در ميان ايشان پيغامبران فرستاديم [1].بنگر تا كجا رسيد از هلاك و عذاب.«منذر»فاعل باشد،يعنى ترساننده.و«منذر»مفعول به [2]بود آنكه او را بترسانند.و در اين بنا فرق ميان فاعل و مفعول كسره و فتحۀ عين الفعل بود كسره فاعل را،و فتحه مفعول به را.
وَ لَقَدْ نٰادٰانٰا نُوحٌ ،نوح ما را ندا كرد.و مثله قوله: ...إِذْ نٰادىٰ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ [4]...
و ندا و دعاى او اين بود كه: ...أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ [5]،گفت:من مغلوبم مرا غلبه كردند [6]، انتقام كش براى من.آنگه گفت: فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ،ما نيك [7]اجابتكنندهايم او را.
و مخصوص بالمدح حذف كرد لدلالة الكلام عليه و التّقدير:فلنعم المجيبون نحن.و مانند اين بسيار است.
وَ نَجَّيْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ،او را و اهل او را از غم و اندوه بزرگ برهانيديم.و اصل نجات رفع [8]باشد از عذاب و مكاره.و اشتقاقه من نجوة الأرض و هو المكان المرتفع.و الاستنجاء،رفع [9]الحدث.و النّجاء،السّرعة،لأنّه رفع [10]فى السّير.و آن غم عظيم باتفاق غرق [11]بود.
وَ جَعَلْنٰا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبٰاقِينَ ،و چون كافران را هلاك كرديم [12]فرزندان نوح را در زمين خليفه كرد و زمين به ايشان داد پس طوفان.و او را سه پسر بود:سام و حام و يافث.
سام[پدر] [13]عرب بود و پدر پارسيان و روميان،و حام پدر سياهان بود از مشرق تا به مغرب،
[1] -آج،لب،افزوده:فانظر،تو بنگر يا محمّد و انديشه كن تا عاقبت آنان كه ما به ايشان پيغمبر فرستاديم.