نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 15 صفحه : 189
فَإِنَّ أَجَلَ اللّٰهِ لَآتٍ ،آنوقت [1]كه خداى زد ثواب و عقاب را لا محال آمدنى است. وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ،و او شنوا و داناست،تا هركس را به كيفيّت كردۀ [2]خود جزا دهد.
وَ مَنْ جٰاهَدَ فَإِنَّمٰا يُجٰاهِدُ لِنَفْسِهِ ،آنگه گفت:هركه او مجاهده كند،براى خود كند،يعنى ثمرۀ آن [3]او را باشد.و«جهاد»،در شرع مصابره و مكابده باشد با دشمن در صف كارزار،و مقاسات اوامر خداى را،و برآن صبر كردن بر توسّع مجاهده گويند.آنگه براى بيان و حجّت اين حديث گفت:دليل بر صحّت اين آن است كه،خداى تعالى از جهانيان مستغنى و بىنياز است.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئٰاتِهِمْ ،گفت:و آنان كه ايمان آرند و عمل صالح كنند،ما سيّئات و معاصى ايشان مكفّر كنيم نه به معنى احباط،براى آنكه به ادلّۀ عقل و شرع درست شده است بطلان احباط،چون آيتى مانند اين آيد آن را تأويلى بايد كردن كه مطابق ادلّۀ عقل باشد.
و تأويل اين آيت آن است كه:ما به فضل و كرم خود گناهان ايشان عفو كنيم، و اين [4]براى آن تكفير خواند كه خداى تعالى اين عفو كند عند اين اعمال كند به منزلت آنكه چيزى كفّارت چيزى كنند. وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ ،و پاداشت دهيم ايشان را به آنچه كرده باشند نكوتر آنچه كرده باشند،تا در آيت هم بيان فضل باشد هم بيان عدل.
آنگه گفت: وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَيْهِ حُسْناً ،گفت:اندرز كرديم آدمى را در حقّ مادر و پدرش به نيكوى.و معنى وصايت از خداى تعالى امر باشد يا نهى.
و نحويان در نصب«حسنا»دو قول گفتند:يكى آنكه منصوب است به آنكه مفعول وصايت است،يقال:وصيته الخير و بالخير.و چون وصايت متضمّن باشد به معنى امر،تقدير آن باشد كه:الزمناه حسنا،اين قول بصريان است.كوفيان گفتند به فعلى مضمر،يعنى وصّيناه بان يفعل حسنا.