نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 13 صفحه : 20
طُغْيٰاناً وَ كُفْراً ،مفعول دوم يُرْهِقَهُمٰا نباشد،بل نصب او بر مفعول له باشد،اى لطغيانه و كفره،و روا بود كه نصب او بر تمييز بود بر اين.
فَأَرَدْنٰا أَنْ يُبْدِلَهُمٰا رَبُّهُمٰا ،خواستيم تا خداى تعالى بدل بدهد مادر و پدر او را از او بهتر.اهل مدينه و ابو عمرو خواندند:به تشديد من التّبديل اين جا و در سورة النّحل و در سورة القلم.و باقى قرّاء به تخفيف،من الابدال،و هما لغتان معنا هما واحد، يقال:ابدله اللّه بكذا و كذا،و بدّل به كذا. خَيْراً مِنْهُ زَكٰاةً ،اى صلاحا و طهارة.
وَ أَقْرَبَ رُحْماً ،اى اوصل للرّحم.و ابو جعفر و يعقوب خواندند:رحما به ضمّتين،و باقى قرّاء به سكون«حا»و هما لغتان:كالعمر و العمر و الرّعب و الرّعب،و نصب هر دو بر تمييز است،يعنى كسى كه از او به اسلام و شعار او آراستهتر باشد.و در صلت رحم اشتهاركردهتر [1]،قال الشّاعر في الرّحم:
و لم تعوّج رحم من تعوّجا و قال:
يا منزل الرُّحم الى ادريس و بعضى اهل لغت فرق كردند ميان ابدال و تبديل،گفتند:ابدال،بدل به جاى اوّل نهادن باشد،و تبديل تغيير چيز باشد عمّا هو عليه.و بعضى گفتند:فرقى نيست، و اين جا فرق نيست دليلش قوله: وَ إِذٰا بَدَّلْنٰا آيَةً مَكٰانَ آيَةٍ... [2]،لابد آيت اوّل بر جاى نباشد به نسخ.فامّا قوله:... بَدَّلْنٰاهُمْ جُلُوداً غَيْرَهٰا [3].قوّت قول اوّل باشد براى آنكه جلد همان باشد كه [4]تا عذاب نامستحق نبود.عبد اللّه عبّاس گفت: أَقْرَبَ رُحْماً، ابرّ [5]بوالديه،با مادر و پدر نيكوكارتر.فرّاء گفت:اى اقرب ان يرحماه،و نزديكتر به آنكه مادر و پدر را بر او رحمت و شفقت باشد.و ابن جريج همين گفت،و رحم از رحمت گفتند نه از رحم،يعنى فرزندى دهد ايشان را كه مادر و پدر او را دوستتر دارند از اين يكى.جعفر بن محمّد الصّادق-عليه السّلام-گفت عن ابيه-از پدرش باقر -عليه السّلام-كه:خداى تعالى مادر و پدر را به بدل آن پسر متخلف دخترى بداد كه