نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 13 صفحه : 177
گوساله.و گفتند:او براى آن جبريل را ديد كه از جملۀ آن كودكان بود كه در عهد آنكه فرعون كودكان را مىكشت او را در شكافى [1]كوهى پنهان كرده بودند،جبريل ايشان را از پر خود شير دادى،از آنجا شعاع قوى بود تا جبريل را بديدى،وقتى كه به موسى آمدى و از موسى-عليه السّلام-شنيده بود كه خاكى كه از قدم جبريل بردارند بر هركجا زنند به آواز آيد از عادتى كه خداى رانده است او اين چاره چنين ساخت،و براى آن از حيوانات گوساله اختيار كرد كه آن روز كه كار قبطيان و كسانى كه به موسى ايمان نداشتند گاو پرستيدندى و فرعون از جملۀ ايشان بود پيش ازآنكه دعوى خدايى كرد ازآنجا گفت: أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلىٰ [2]،و ازآنجا گفتند قبطيان:
وَ يَذَرَكَ وَ آلِهَتَكَ [3]...،پس سبب آواز گوساله از اين جا بود.اين قول حسن و قتاده و سدّى است و اختيار ابن الاخشاد.
مجاهد گفت:سامرى آن گوساله به صنعت چنان ساخته بود مخارق گلوى او كه چون بادى در زير او دميدندى آن باد در شكم او افتادى از گلوى او آواز گاوى برون آمدى چنان كه آواز نى و مزمار به اختلاف مخارق مختلف مىشود.آنگه آن را بياورد و بر مهبّ باد نهاد و پرامن [4]او استوار كرد تا باد به زير او در شكم او شود،آنگه ايشان را جمع كرد و گفت:بيا [5]تا بنگرى كه من از آن حلىّ چه ساختم!بيامدند و بديدند،گوسالهاى سخت نيكو پراسته [6]بود و مرصّع كرده به انواع جواهر.ايشان در آن مىنگريدند تا ناگاه باد بر آمد و در شكم او افتاد و به گلوى او برون آمد،آوازى حاصل آمد بر شبيه آواز گاو.ايشان كه آن ديدند.سجده كردند و گفتند: هٰذٰا إِلٰهُكُمْ وَ إِلٰهُ مُوسىٰ ،اين خداى شماست و خداى موسى،موسى خداى را اين جا فراموش كرده است و به طور رفته است به طلب او و اين از سر كفر و جهل و تقليد و حبّ عبادت عجل گفتند،و اين قول قريب است به صواب و اگرچه قول اوّل [7]ممتنع نيست و آن محمول بود بر تشديد تكليف و محنت.بعضى دگر گفتند: فَنَسِيَ ،