نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 13 صفحه : 174
خواندند،و باقى قرّاء به«نون»و«الف»خبرا عن المخاطب و غيره معه على وجه التّعظيم. فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي،و كسائى خواند تنها و در شاذ اعمش،و يحيى بن وثّاب:فيحلّ[22-ر]به ضمّ«حا»،و من يحلل،به ضمّ [1]من الحلول،كه پس خشم من به شما فرود آيد.و باقى قرّاء خواندند:(فيحل عليكم.و من يحلل)،من الحلال، كه پس خشم من بر شما حلال شود،و هركه را خشم من بر او حلال شود يا به او فرود آيد،بر قرائت كسائى: فَقَدْ هَوىٰ ،هلاك شود و در دوزخ افتد.و قوله: فَيَحِلَّ ، نصب«لام»بر جواب نهى است به«فا»به اضمار«أن».
وَ إِنِّي لَغَفّٰارٌ لِمَنْ تٰابَ ،من بيامرزم آن را كه توبه كند و ايمان آرد و عمل صالح كند،توبه كند از گناه و ايمان آرد به اللّه [2]و عمل صالح كند از نماز و روزه [3]، لِمَنْ تٰابَ من الذّنوب وَ أَمِنَ بعلاّم الغيوب وَ عَمِلَ صٰالِحاً ليوم كشف الكروب، وَ إِنِّي لَغَفّٰارٌ لمن تاب و آمن باللّه الوهّاب و عمل صالحا لجزيل الثّواب. ثُمَّ اهْتَدىٰ الى ما [4]ينجيه من اليم [5]العقاب.قوله: ثُمَّ اهْتَدىٰ ،قتاده و سفيان ثورى گفتند:يعنى ملازم اسلام باشد تا بر اسلام ميرد.زيد اسلم گفت:مراد آن است كه علم بياموزد تا به آن ره برد.شعبى و مقاتل و كلبى گفتند:بداند كه برآن ثواب خواهد بودن.ضحّاك گفت:استقامت كند.و در تفسير اهل البيت [6]است:ثمّ اهتدى الى ولاية علىّ بن ابي طالب [7].
وَ مٰا أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يٰا مُوسىٰ ،چه بشتابانيد تو را از قومت-يعنى اين هفتاد كس كه با او بودند-كه او ايشان را برگزيد-تا كلام خداى شنوند.موسى -عليه السّلام-ايشان را در ره رها كرد و او از پيش برفت و ايشان را گفت:براثر من مىآيى كه [8]مشتاق شدهام به حضرت خداى جلّ جلاله.چون برسيد،خداى تعالى او را گفت: وَ مٰا أَعْجَلَكَ ،چه بود كه تو را بشتابانيد از قومت اى موسى؟