كه درانداز او را در تابوت،پس درانداز آن را در دريا [4]بيفگند او را دريا به كناره بگرفت [5]او را دشمن من و دشمن او،و افگندم بر تو دوستى از من [6]،بكنند بر چشم من.
آيا راه نمايم شما را برآن كه او را در خود پذيرد [9]؟بازداديم تو را با مادرت تا روشن شود چشمش و اندوه ندارد،و بكشتى تنى را برهانيديم تو را از غم و بيازموديم تو را آزمودنى،پس مقام كردى سالها در اهل مدين،آنگه آمدى بر اندازهاى موسى.
[2][1] .آب:كنيم،كه با ظاهر عبارت سازگارتر مىنمايد.