نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 12 صفحه : 107
مفتون بكرده باشند [1]و ممتحن به عذاب،چنان كه قصّۀ آن گذشت [2]در حديث عمّار و جز او. ثُمَّ جٰاهَدُوا وَ صَبَرُوا ،آنگه جهاد كنند و صبر كنند بر ايمان و هجرت و جهاد. إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهٰا ،اى [3]بعد الفتنة،خداى تو از پس آن فتنه،غفور و رحيم است آمرزنده و بخشاينده است بيامرزد ايشان را و رحمت كند.
گفتند:آيت در عيّاش بن ابى ربيعه آمد،برادر ابو جهل بود از رضايت و ابو جندل بن سهيل بن عمرو بن الوليد بن المغيره و سلمة بن هشام[و عبد اللّه بن] [4]اسد [5]الثّقفىّ.مشركان ايشان را عذاب كردند تا بعضى التماس ايشان بجاى آوردند و اين فتنه در آيت اين است.آنگه هجرت كردند تشوير زده،حقتعالى براى تسليت ايشان چون از ايشان اخلاص دانست اين آيت فرستاد در حقّ ايشان.حسن و عكرمه گفتند:
آيت در عبد اللّه بن سعيد بن [6]ابى سرح آمد-و او كاتب پيغمبر بود.مرتد شد و برگشت و با مكّه شد.رسول-عليه السلام-روز فتح مكّه بفرمود تا او را بكشتند. [7]
عثمان [8]در حقّ او شفاعت كرد رسول او را رها كرد او پس از آن اسلام آورد و اسلامش درست شد.خداى تعالى اين آيت فرستاد.و اگر اين روايت درست باشد از [9]اوّل منافق بوده باشد،چه ارتداد از مؤمنان در وجود نيايد براى وجوهى كه گفتيم.
عبد اللّه عامر خواند:فتنوا،به فتح«فا»و«تا»اعتبارا بقوله: ثُمَّ جٰاهَدُوا وَ صَبَرُوا .و باقى قرّا خواندند فتنوا،بر فعل مجهول اعتبارا بقوله:إلاّ من اكره،آنگه جهاد كنند و صبر كنند بر جهاد و بليّات.
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجٰادِلُ عَنْ نَفْسِهٰا ،گفت:ياد كن اى محمّد آن روز كه آيد هر نفسى و جدل مىكند از خويشتن و خصومت مىكند براى خود.و«عن»، براى آن آورد كانّه قال:دفعا عن نفسها. وَ تُوَفّٰى كُلُّ نَفْسٍ ،و بدهند هر نفسى را تمام آنچه كرده باشند. وَ هُمْ لاٰ يُظْلَمُونَ ،و بر ايشان ظلم نكنند و حقّ ايشان نقصان نكنند.