نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 11 صفحه : 253
مقدار آنكه يكى از شما سوزنى در دريايى زند،بنگر تا چه آب برگيرد به سوزن از دريا.و قوله: حَمِيدٌ ،محتمل است كه به معنى مفعول باشد و به معنى فاعل،و به معنى مفعول،چنان است كه بيان كرديم كه مستحقّ حمد و شكر باشد و ستوده و پسنديده،و به معنى فاعل چنان باشد كه حمد كند آنان را كه شكر نعمت او كنند،و غنى است از شكر شاكران تا اگر نكنند او را نقصانى نباشد،و اوّل لا يقتر است اين جا براى آنكه معنى آن بود كه:اگر خلايق همه كافر شوند و شكر او نكنند،او بىنياز است از شكر ايشان و در ذات خود حميد است،اگر حمد او كنند و اگر نه.
او مستحقّ حمد است،و به كفران كافران او از آن بنشود كه مستحقّ حمد و شكر باشد.
قوله: أَ لَمْ يَأْتِكُمْ ،آنگه حقتعالى بر سبيل تنبيه گفت: أَ لَمْ يَأْتِكُمْ، به شما نيامد و به شما نرسيد خبر آنان كه پيش شما بودند از امم سالفه و قوم گذشته [1]؟آنگه بدل كرد بر سبيل بيان ايشان را گفت:قوم نوح بودند و قبيلۀ عاد بودند-كه قوم هود پيغامبر بودند-و قبيلۀ ثمود-كه قوم صالح بودند،و آنان كه پس از ايشان [2]بودند كه عدد ايشان و تفاصيل احوال ايشان كس[60-پ]نداند مگر خداى-جلّ جلاله. جٰاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنٰاتِ ،پيغامبران ايشان به ايشان آمدند با [3]حجج و بيّنات و آيات و علامات و ادلّه و معجزات،ايشان رد كردند دستهاشان با دهنهاشان.
در او چند قول گفتند،عبد اللّه مسعود گفت و ابن زيد:معنى آن است كه، انگشت به خشم بر ايشان بكشند [4]،چنان كه گفت: وَ إِذٰا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنٰامِلَ مِنَ الْغَيْظِ [5].
وجه دوم حسن گفت:در وقت دعوت پيغامبران دست بر دهن ايشان نهادند براى تسكيت تا ايشان را خاموش كنند و منع كنند از دعوت كردن.
وجه سهام [6]آن است كه:انگشتهاى خود بر لب خود نهادند،اشارت كنند [7]به