responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 10  صفحه : 8

عمل [1]نيست.

قوله: يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ ،آنگه حق‌تعالى بيان كرد كه:غرض ايشان در اين سوگند خوردن چيست [2]،گفت:ايشان-يعنى منافقان-بازايستاده‌اند از جهاد،سوگند خورند براى شما تا شما از ايشان [3]راضى شويد و گمان بريد كه ايشان در آن سوگند راست گويند.اگر شما راضى شويد [4]كه احوال و نهان و دخلت و نيّت ايشان ندانيد،خداى از ايشان راضى نشود كه ايشان فاسق‌اند و خارج از فرمان خداى.[105-ر]و مراد به فاسق،كافر است اين جا.

آنگه گفت: اَلْأَعْرٰابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفٰاقاً ،اين اعراب،و اين،جمع عرب است، و عرب جنس بود،و واحد او عربى بود،به ياى نسبت،اين«يا»دليل وحدت باشد، كرومى و روم،و زنجى و زنج و يهودى و يهود و مجوسى و مجوس.آنگه اعراب جمع جمع بود،گفت:اين اعراب اجلاف جفات كه ايشان را تربيت در باديه و بيابان بوده است،و ايشان سخت‌تراند به كفر و نفاق.و نصب آن بر تمييز است،گفت:براى آن‌كه ايشان را اختلاطى نبوده باشد با مردمان حضر كه در ميان ايشان علما و فقها و اهل خبرت و بصيرت باشند،و گفتند:مراد جماعتى اعراب‌اند كه ايشان پيرامن مدينه بودند از اسد و غطفان،و ايشان در كفر و نفاق سخت‌تر بودند،و تقول [5]:رجل عربى، اذا كان منسوبا الى العرب و ان سكن البلاد.و اعرابى،اذا كان من سكان البادية.

وَ أَجْدَرُ ،و ايشان سزاوارتر باشند بدان كه حدود و قرآن [6]و احكام سنت و شرايط شرع ندانند ازآن‌كه ايشان را نشو و تربيت در بيابان بوده باشد.

روايت كردند كه:زيد بن صوحان را [7]در كارزار يمامه دست چپش بيفگندند، يك روز نشسته بود با جماعتى و اخبار روايت همى‌كرد.اعرابى‌اى بيامد و آنجا بنشست و گوش با حديث او كرد،آنگه گفت:ان حديثك ليعجبنى،و ان يدك


[1] .آو،آج،بم،لب+قول مجبره.

[2] .اساس:است،به قياس نسخۀ آو،و ديگر نسخه بدلها،تصحيح شد.

[3] .همۀ نسخه بدلها+به آن سوگند.

[4] .مج+گمان بريد.

[5] .آو،بم،لب:يقول.

[6] .همۀ نسخه بدلها:حدود قرآن.

[7] .آو+رحمه اللّه،آج،لب+رضيه اللّه.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 10  صفحه : 8
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست