نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 10 صفحه : 253
آنگه گفت: وَ مَنْ أَظْلَمُ ،كيست ظالمتر و بيدادگرتر از آنكس كه او بر خداى دروغ فروبافد [1]از آنان كه او را زن گفتند و فرزند گفتند،و ظلم و دروغ و قبايح بر او حوالت كردند ايشان ظالمتر همۀ جهاناند بر خويشتن،و معنى ظلم ايشان بر خويشتن بر هر سه معنى ظلم حمل توان كردن،يكى:چون جلب مضرّت ايشان مىكند [2]به خود ظالم نفس خود باشند.دگر،چون نقصان و تفويت ثواب ايشان مىكند از خود ظالم نفس خود باشد [3]،يعنى باخس حظّ خود از خير.و ظلم،در لغت نقصان بود.دگر آنكه:
وضع اين حوالات [4]نه به جاى خود كردهاند،پس واضعاند چيز [5]را نه در جاى خود،و اين را بر توسّع،اهل لغت ظلم مىخوانند. أُولٰئِكَ يُعْرَضُونَ عَلىٰ رَبِّهِمْ ،ايشان را بر خداى عرض كنند. وَ يَقُولُ الْأَشْهٰادُ ،و گويند گواهان،يعنى فريشتگان حفظه و كتبه كه:اينان آناناند كه بر خداى دروغ نهادند.آنگه گفت: أَلاٰ لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظّٰالِمِينَ ،لعنت خداى بر ظالمان باد!روا بود كه اين از كلام فريشتگان بود،و اولىتر آنكه از كلام خداى بود،لقوله:الا،كه«الا»استفتاح كلام باشد.
آنگه وصف كرد ايشان را گفت: اَلَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللّٰهِ ،آنان كه منع كنند مردمان را از راه خداى به اغراء و اغواء و دعوت به اضلال و كفر. وَ يَبْغُونَهٰا عِوَجاً ،و طلب كژى آن كنند تا آن را كژ كنند و ايشان به قيامت ايمان ندارند.
آنگه گفت: أُولٰئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ ،ايشان در زمين خداى [را] [6]عاجز نتوانند كردن و از خداى نتوانند[گريختن] [7]و از او فايت نباشند،بل در قبضۀ قدرت اويند و در تحت بند [8]قهر اويند كه هرگه كه خواهند بگيرد ايشان را. وَ مٰا كٰانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللّٰهِ مِنْ أَوْلِيٰاءَ ،و نباشد ايشان را از فرود خداى از دوستانى و حمايتكنندگانى كه تولّاى كار ايشان كنند،و من اوّل ابتداى غايت راست براى آنكه تعلّق دارد به«اولياء»،چنان كه شاعر گويد: