نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 1 صفحه : 182
و وجهى ديگر،بعضى هدى حمل كردند بر زيادت الطاف و اضلال بر حرمان از آن،و ابو على حمل كرد بر عقوبت [1]و گفت:دليل بر آنكه به معنى جزا و عقوبت است،آن است كه گفت: وَ مٰا يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفٰاسِقِينَ .
و اصل فسق،خروج باشد از كارى.عرب گويند [2]:فسقت الرّطبة عن قشرها اذا خرجت.پس كافر و منافق را در اين آيت فاسق خواند [3]براى آنكه از طاعت بيرون آمده باشد [4]، آنگاه آن فاسقان را وصف كرد،گفت:آنانند كه نقض عهد خداى كنند و پيمانى كه با خداى كنند،تمام نكنند و به سر نبرند،بل بشكافند.
بعضى مفسّران گفتند:مراد جهودانند كه خداى تعالى در تورات عهد بستد از ايشان كه حديث رسول پنهان نكنند.خلاف كردند تورات را و عهد بشكافتند،چنان كه گفت: وَ إِذْ أَخَذَ اللّٰهُ مِيثٰاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتٰابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنّٰاسِ وَ لاٰ تَكْتُمُونَهُ [5]- الآية.بعضى دگر گفتند:مراد به آيت منافقانند كه دست به بيعت و عهد به رسول دادند،و آنگه آنچه به زبان و دستبسته بودند،به دل بشكافتند.
و سعد بن ابي وقّاص را پرسيدند از اين آيت،گفت:مراد به آيت خوارجاند كه پس ازآنكه در دين و در عهد آمدند خلاف كردند و بشكافتند،لا جرم رسول- عليه السّلام-ايشان را ناكثان [6]خواند.و ناكث[48-ر]و ناقض يكى باشد در لغت، و اين وصف كه خداى كرد در آيت به ايشان لايق است.و رسول-عليه السّلام-خبر داد اميرالمؤمنين را-عليه السّلام-كه:
ستقاتل النّاكثين و القاسطين و المارقين، گفت:
تو با اين سه گروه پس از من قتال كنى،همچنان بود كه خبر داد،با ناكثان به بصره قتال كرد و با قاسطان به صفّين،و با مارقان به نهروان-و آن قصّه مشهور است در تواريخ و سير.
امّا«عهد»،در لغت چند معنى دارد:يكى به معنى عقد ميثاق باشد،چنان كه گويند:با فلان عهدى كردم.و عهد به معنى رؤيت باشد،چنان كه گويند:عهد من به فلان دير است يا نزديك است.و عهد،به معنى وصيّت باشد،يقال:عهدت