نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 576
اعتبار
«صبغه» معنا میشود؛ زیرا صبغه در حکم، موصوفی است که به وسیله احسن توصیف
میشود. بنابراین اساس، لازم است در معنای «صبغه» بررسی شود. تدبّر در آیه
شریفه مینمایاند که تفسیر صدر آیه، در ذیل آن قرار دارد؛ یعنی تفسیر
«صِبْغَةَ اللَّهِ» در «نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ» است، و مؤید این مطلب آن
است که: «وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»، بعد از «صبغه» واقع شده، و «صبغة»
نکرهای است که جمله «نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ» آن را توصیف نموده است. لذا
معلوم میشود، «صبغه» طریقی است که باید با آن خدای تعالی عبادت شود؛ بدین
معنا که باید خدای تعالی را از طریق «صبغه»، عبادت کنیم. در اینجا سؤالی
مطرح میشود، و آن این است که: طریق «صبغه» چیست که خدای متعال از طریق آن
عبادت میشود؟ پاسخ بدیهی این سؤال، آن است که طریق «صبغه»، همان «دین»
است. اما دین یک مفهوم کلی است، و باید آن دین خاص را که مراد آیه است،
بررسی نمود، و آن دین خاص، در دین حنیف؛ آن دینی که فطرت مردم بر آن نهاده
شده و تنها دین خاصی است که نزد خدای تعالی دین میباشد، منحصر میشود،
بنابراین به فرموده قرآن کریم: 1. «صبغة»، آن دین خاصی است که حنیف است و
فطرت مردم، بر آن بنا نهاده شده: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ
اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا
یَعْلَمُونَ.» [1] 2. «صبغة»، آن دین خاصی است که با تأکید و تأیید نزد
خدای تعالی دین قلمداد گردیده؛ همچنین آن دین را خدای تعالی برای مردم
کامل نموده است، و کسی که به غیر از آن دین را طلب کند، از او پذیرفته
نیست: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»، [2] «الْیَوْمَ
أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ
رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً»، [3] «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ
الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ.» [4] [1]. روم/ 30. [2]. آل عمران/ 19. [3]. مائده/ 3. [4]. آل عمران/ 85.
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 576