responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2147

است،و بر صحت وضويى كه دست و روى سه بار بشويند اجماع و اتفاق نيست،و حق آن باشد كه بر آن اتفاق باشد؛پس مذهب ايشان در آنكه گويند:

يك بار شستن فريضه است و دوم بار شستن سنت است،چون برين اجماع است، حق باشد.

و شستن دستها از وارن تا سر انگشتان واجب است.و وارن بايد كه در شستن داخل بود،و ابتدا بايد كه بوارن كند،دليلش آنست كه:روايت كرده‌اند از رسول ص

«توضا مرة مرة و قال ص:

وضوء لا يقبل الله الصلاة الا به» يعنى:

رسول ص وضوى نماز كرد،و روى و دستها هر يك يك بار شست،يا يك بار پس از يك بار وضوى نماز كرد و گفت:اين وضوايست كه خداى تعالى نماز نپذيرد الا به او.خالى نباشد وضوى رسول از آنكه ابتدا بوارن كرد و وارن بشست، يا ابتدا بسر انگشتان كرد و تا وارن بشست.اگر ابتدا بسر انگشتان كرده باشد بايد كه وضوى آن كس ابتدا بوارن كند باطل باشد،و اين خلاف اجماع مسلمانان است.و آنكه خداى تعالى فرموده است: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرٰافِقِ» اقتضاى آن نكند كه در شستن دستها ابتدا بسر انگشتان بايد كرد و انتها بوارن،زيرا كه«الى» همچنانكه انتهاى غايت را باشد،بمعنى «مع»نيز باشد.پس معنى اين باشد كه بشوييد رويهاى خود را و دستهاى خود را با وارن.و اگر انتها را بودى بايستى كه از وارن ابتدا كردن روا نبودى،و چون رواست معلوم شد كه«الى»بمعنى«مع»است در اين آيت،نه بمعنى انتها.

و اين آيت را دليل است بر آن كه شستن وارن با دست واجب است.

و مسح كردن بر پيش سر واجب است.و فاضلتر آنست كه مقدار سه انگشت بهم باز نهاده باشد،و اگر به مقدار يك انگشت باشد هم روا بود.و دليلش قول خداست: «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ» ، مسح كنيد سرهاى خود را!چون لفظ«و امسحوا»فعل متعدى است«با»در «برءوسكم»تعديه را نباشد.و نشايد كه زايد بود كه مسح همۀ سر واجب باشد، و اين خلاف اجماع است،پس بايد كه وى را فايده‌اى باشد،و فائدۀ وى در آيت تبعيض است،يعنى:بعضى از سر را مسح كنيد!و هر كه بمقدار يك انگشت مسح كند بر پيش سر،بعضى از سر مسح كرده باشد.

(رجوع شود به معتقد الاماميه ص 189،193).

وَطَرْ

-(اصطلاح ذوقى)ادراك حلول لطايف مشاهده است در هجوم وجود،و منيت جانست؟ (شطحيات ص 621)

وَطَن

-(اصطلاح ذوقى و فقهى) استقرار عبد است در حال و مقامى خاص.

(از لمع ص 369) كيست ستم‌كارتر از آن كس كه وطن عبادت بشهوت خراب كند؟كيست ستمكارتر از آن كس كه وطن معرفت بعلامت ملامت خراب كند؟كيست ستمكارتر از آنكه وطن مشاهدت بملاحظات اغيار خراب كند؟

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست