نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 2122
رجوع به وجود شود.
وُجودِ عامِّ مُنْبَسِط
-اين اصطلاح عرفانى است و مراد وجود بمعنى سعى است كه نفس رحمانى باشد و مقيد بعموم است و آن را رحمة واسعۀ الهى نيز ناميدهاند و آن ظل وجود حقيقى است و وجود ذهنى و خارجى هر دو ظل آن ظلاند(شرح قيصرى بر فصوص،ص 6)
وُجودِ عَقْلى
-مراد از وجود عقلى همان وجود ذهنى است.رجوع بوجود ذهنى شود
وجودِ عينى
-مراد از وجود عينى وجود خارجى اشياء است در مقابل وجود كتبى و ذهنى(از اسفار ج 2 ص 488 و اسفار ج 2 ص 174).
وجودِ كامِل
-وجود كامل مقابل وجود ناقص است و آن مرتبۀ از وجود است كه مراتب نقص و فقر را رها كرده و حائز مراتب و كمالاتى شده باشد و چنين وجودى نسبت بوجود ديگرى كه مراتب نقص و عيب آن زيادتر است كامل است و بنا بر اين كمال و نقص از امور اضافى است و هر موجودى نسبت بموجود كاملتر ناقص و به موجود ناقصتر كامل است و وجود نفوس كامل است نسبت باجسام و عقول نسبت به نفوس و اكمل وجودات وجود.
حق تعالى است كه فوق آن كمالى نيست(از شفا ج 2 ص 587).
وُجودِ كتبى وُجودِ كتابى
اهل نظر گويند وجود را سه مرتبت است.
يكى وجود عينى خارجى كه متحقق و متقرر در خارج است.او را آثار و عوارضو خواص عينى خارجى است چنانكه آتش در خارج محرق و حار است.
و ديگر وجود عينى كه ظل وجود خارجى است و بر آن آثار و خواص خارجى مترتب نيست باين معنى كه وجود ذهنى آتش حار و محرق نيست.
و سه ديگر وجود كتبى است كه ترسيم آتش بر لوح و يا كلمۀ آتش باشد كه آن هم نحوى از وجود است.(از دستور ج 3 ص 449).
وُجودِ مَحْمولِى
-مراد وجود اوصاف و اعراض است كه وجود آنها وجود رابطى و محمولى است مانند وجود بياض و سواد و غيره.(دستور ج 3 ص 448)رجوع بوجود رابطى شود.
-مراد از وجود مطلق وجود حق تعالى است كه محدود بحد خاصى نيست در مقابل وجود مقيد كه مانند وجود انسان، فلك،نبات،جماد و غيره است.
جامى گويد:بدان كه بنزد محققان صوفيه حق وجود مطلق است يعنى بود و يافت و هستى محض و آن را فيض مقدس و مشيت مطلقه هم ناميدهاند و گاه مراد از وجود مطلق وجود من حيث هو وجود را خواهند كه موضوع علم اعلى و الهى است.(از اسفار ج 3 ص 23-ج 1 ص 29).
وُجودِ مُقَيَّد
-مراد وجودى است كه محدود بحدود است مانند وجود جماد.
نبات.معادن،عقول،نفوس و غيره در مقابل وجود مطلق.(از اسفار ج 1 ص
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 2122