responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1987

معلوم است.

و اما آنكه معجز ظاهر گردانيد و آن قرآنست،بتواتر معلوم است.

و اما آنكه قرآن معجز است آنست كه لفظ و معنى او در فصاحت و بلاغت بنهايتى رسيده است كه فصحاى عرب از معارضۀ آن عاجز آمدند،و دليل بر آن آنست كه ايشان به شمشير بيرون آمدند،و جان و مال خود را و زن و فرزند خود را در معرض غارت و تاراج نهادند،پس اگر قادر بودندى و توانستندى معارضۀ قرآن آوردن،اين اختيار نكردندى،زيرا كه هيچ عاقل چون خصم خود را بآسانترين وجهى دفع تواند كردن،دست بچيزى كه دشوار تر باشد نزند و در آن با وى نكوشد.

اما آنكه هر كه معجزه بر دست وى ظاهر شود بر عقب دعوى وى پيغمبر باشد، آنست كه چون(پادشاهى)در روز بار عامه بر تخت مملكت نشسته باشد،يكى از ميان برخيزد و گويد كه:مردمان!من رسول اين پادشاهم بنزد شما يا وزيرى‌ام،آنگه گويد، كه اى پادشاه!اگر چنين است كه من ميگويم بر خلاف عادت خويش برپاى خيز و از تخت بزير آى!چون پادشاه برخيزد حاضران را معلوم شود صدق دعوى وى.

و اعتقاد كرده‌اند كه پيغمبر ما و جملۀ پيغمبران معصوم‌اند از گناهان صغيره و كبيره،پيش از پيغمبرى و بعد از پيغمبرى، از براى آنكه با جواز گناه از ايشان، عقل از متابعت ايشان نفرت گيرد،و لائق نباشد از حكيم واجب گردانيدن متابعت كسى كه عقل متنفر بود از متابعت وى.

ديگر آنكه اگر گناه كنند فاسق باشند،و گواهى فاسق قبول نيست،پس گواهى ايشان بر آنچه دهند و خبر دهند قبول نباشد.

و ديگر آنكه تبرى از فاسق و عداوت با ايشان واجب است.پس روا نباشد،كه انبيا فاسق باشند.

و پيغمبر ما ص بهترين پيغمبران است.

از براى آنكه هر چه پيغمبران را حاصل بود وى را حاصل بود،و آنچه همۀ پيغمبران را دادند وى را دادند، (رجوع شود به كتاب معتقد الاماميه ص 42-43)

نِتاج

-(اصطلاح فقهى)منظور نتايج حاصلۀ از مبيع است.

در كليات حقوقى آمده است.

همان طورى كه ثمرۀ درخت تابع درخت نتاج حيوان هم چون عرفا نما و ملك اوست متعلق بصاحب حيوان خواهد بود.

(كليات حقوقى 199)

نَتيجَه

-(اصطلاح منطقى)نتيجه عبارت از محصول از مقدمات دليل و حجة است كه قبل از اثبات و اقامۀ دليل مدعى است و بعد از اثبات از راه دليل نتيجه است.از (دستور ج 3 ص 395).

نَثر

-(اصطلاح ادبى)يعنى كلام گسسته در مقابل نظم.

نَثْرُ المَنظوم

-(اصطلاح بديعى)و آن كلامى است منثور كه از تجزيه بعضى كلمات آن و اتصال جزئى به كلمۀ ديگر شعرى استخراج شود (از ابدع ص 390)

نَثْرَه

-(اصطلاح نجومى)و آن هشتمين منزل از منازل قمر بود و علامت آن دو

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1987
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست