نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1907
در اصطلاحات صوفيه بدان اضافه شده است و اظهار آيات و كرامات بدون امر واردى.
مولوى گويد:
مشورت با نفس خود گر ميكنى
هر چه گويد كن خلاف آن دنى
گر نماز و روزه مىفرمايدت
نفس مكارست مكرى زايدت
مشورت با نفس خود اندر فعال
هر چه گويد عكس آن باشد كمال در قرآن مجيد از مكر مكاران سخت نكوهش شده است و فرمايد وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنٰا مَكْراً وَ هُمْ لاٰ يَشْعُرُونَ.
مكر آن فرعون سيصد تو شده
جمله ذل او و قمع او شده
مكر شيطانست تعجيل و شتاب
لطف رحمانست صبر و اجتناب
مكر حق را بين و مكر خود بهل
اى ز مكرش مكر مكاران خجل
چونكه مكرت شد فناى مكر رب
پر گشائى يك كمينى بو العجب
مُكْرَميَّه
-(اصطلاح ملل و نحل)فرقۀ از ثعالبهاند از فرق خوارج پيرو ابى مكرم گويند تارك نماز كافر است.و بالاخره هر آن كس كه جاهل به توحيد و وجود خدا بود كافر است.
(از مختصر الفرق ص 87)
مَكْفول
-(اصطلاح فقهى)شخصى كه مورد كفالت است كه مكفول منه يا عنه هم گويند رجوع به كفالت شود.
مَكفول لَه
-(اصطلاح فقهى)كسى كه كفالت به نفع او شود كه احضار شخصى را در موقع خود ميخواهد.رجوع به كفالت شود.
مُكَلَّف
-(اصطلاح فقهى)شخص بالغ (مرد 15-دختر 9 سال)و عاقل و عالم باحكام را گويند.
(از كشاف ص 1255)
مَلَأ اعْلى
-(اصطلاح فلسفى)مراد از ملا اعلى عالم بالا است.(از اخلاق ناصرى ص 30).
مَلَأ مُتَشابه
-(اصطلاح فلسفى)ملا متشابه عبارت از جسمى است كه يافت نشود در آن امور مختلفة الحقائق و بعضى گويند مراد جسم غير متناهى است.(دستور ج 3 ص 321-كشاف ص 1312).
مَلائِكَه
-(اصطلاح مذهبى و علوم غريبه)اين اصطلاح را فلاسفۀ اسلام بكار بردهاند.
مراد از ملائكه عقول مجرده و نفوس فلكيه و ارواح مجردهاند كه تصرف در عنصريات كنند و شيطان عبارت از قوت متخيله است و براى هر فلكى روحى است كلى كه منشعب شود از آن ارواح زيادى (كشاف ص 544).
در حديث است:
ان الله خلق الملائكة من عقل بلا شهوة و خلق البهائم من شهوة بلا عقل و خلق الانسان من عقل و شهوة فمن غلب عقله شهوته فهو خير من الملائكة و من غلب
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1907