responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1906

دستور ص 3317-318-شفا ج 1 ص 51 -قبسات ص 5).

و نزد عرفا مكان منزلى است كه ارفع منازل عند الله باشد و آن مكان اهل كمال است و موقعيكه عبد بمرتبت كمال رسيد، متمكن شود در مكانى و بالاخره كسى كه عبور كند از مقامات و احوال متمكن شود در مكان و صاحب مكان خواهد بود.

(اصطلاحات شاه نعمت الله ص 30- لمع ص 335) و بالجمله مكان«آن»اهل كمال و تمكين نهايت است.

بر مكان اطلاق مكانت هم شده است و شايد درست‌تر همان مكانت باشد.

لكن در قرآن كريم آمده است و رفعناه مكانا عليا.

مَكانِ طَبيعى

-(اصطلاح فلسفى)مكان طبيعى اشياء مكان و مركزى است كه ميل طبيعى اشياء آنها را بدان سوق ميدهد در مقابل مكان قسرى كه بواسطۀ قوۀ كه از خارج تحميل بر اشياء ميشود بطرف آن حركت ميكنند.

شيخ گويد:براى هر جسمى حيز واحدى است طبيعى كه طبع جسم بدان مايل باشد و مكانى كه بقوت قاسر جسم بدان رود مكان قسرى است(از شفا ج 1 ص 63 و رجوع شود به ص 147 و 179).

مَكانِ قَسْرى

-(اصطلاح فلسفى)رجوع به مكان طبيعى شود.

مَكانُ الأماكِن

-(اصطلاح فلسفى)مراد فلك اقصى است كه انتهاى عالم است.

(مصنفات بابا ج 1-رساله ص 20).

مَكانِ مُبْهَم

-(اصطلاح فلسفى،ادبى)جهات شش‌گانه را از جهت نامحصور بودن بحد معين مكان مبهم گويند(از دستور ج 3 ص 319).

مَكانِ مُصَلّى

-(اصطلاح فقهى)مكانى كه نمازگزار برمى‌گزيند بايد غصبى نباشد و طاهر باشد.ثابت باشد و تحت سقف منهدم نباشد امكان اداء نماز باشد مثلا سقف آن كوتاه نباشد،جلو و مساوى قبور معصوم نباشد،نجس نباشد محل سجده بالا يا پائين از محل ايستادن نباشد و زن مقدم بر مرد نباشد.

رجوع به جايگاه نماز شود.

مَكرُوه

-يكى از احكام خمسه رجوع به احكام خمسه شود.

مَكانِ مُطْلَق

-(اصطلاح فلسفى)مراد از مكان مطلق خلاء است در مقابل مكان مضاف كه«لا بد له من متمكن»(رسائل فلسفيه زكرياى رازى ص 241).

مَكْتُومون

-(اصطلاح عرفانى)مكتومون جماعتى از اولياء الله‌اند كه چهار هزار تنند كه هميشه در عالمند و يكديگر را نشناسند و جمال حال خود را ندانند و در كل احوال از خود و از خلق مستور باشند.

اكثر مكتومان در لباس غير آشنا باشد و غير از موحد اهل باطن ايشان را نشناسند.

(از كشاف ص 1266).

مَكْر

-(اصطلاح عرفانى)مكر از جانب خدا«ارداف»نعمت است با وجود مخالفت و القاء حال است.با سوء ادب و از جانب بنده ايصال مكروه است بسوى انسان من حيث لا يشعر«و الا من من مكره كفر و التعرض من كيفية مكره شرك» (از دستور ج 3 ص 312)

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1906
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست