responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1535

بذاكره و ذكر شود.

(اسفار ج 1 ص 324).

قُوَّت و لا قُوَّت

-(اصطلاح فلسفى) از اقسام كيفيات استعداديه قوت و لا قوت است و آن را سه نوع است:1-استعداد شديد انفعالى مانند ممراضيت و غيره كه لاقوت گويند 2-استعداد شديد عدم انفعال مانند صلابت و غيره 3-استعداد شديد بر فعل مانند مصارعت و غيره و اين دو قسم را قوت گويند.

(اسفار ج 2 ص 34).

قُوَّةِ مُصَوِّرَه

-(اصطلاح فلسفى)شيخ الرئيس گويد:قوت مصوره عبارت از قوت خيال است و آخرين مرحله‌ايست كه محل استقرار صور محسوسات است و طرف آن به حس مشترك است و حس مشترك آنچه را از راه حواس بدست آورده است بقوۀ مصوره تحويل ميدهد.

(شفا ج 1 ص 334).

و بمعناى ديگر آن قوت منشأ توليد و صورت جسد باشد و يكى از قواى فعاله است كه اجساد را صورت دهد جاذبه و هاضمه و دافعه و غاذيه و مولده و مصوره جمله حشم و اعوان و فرمان براى نفس روياننده(نباتى)اند و او فرمانده ايشان (از مصنفات بابا افضل-اخوان ج 3 ص 195).

قُوَّةِ مُفَكِّرَه

-(اصطلاح فلسفى)يكى از قواى پنجگانه

قُوَّۀ ناطِقَه

-(فلسفى)رجوع بقواى حساسه شود

قُوَّة ناميَه

-رجوع بقوت مولده و منميه و(اخوان ج 3 ص 195)شود.

قُوَّة نُزوعيَّه

-قوت نزوعيه قوتى استكه موجب اشتياق به شىء و كراهت از آن ميشود و آن يكى از قواى رئيسه حيوان و انسان است«و هى التى تشتاق الى الشيء و تكرهه فهي رئيسة و لها خدم و هذه القوة هى التى بها تكون الارادة فان الارادة هى نزوع الى ما ادراك و عن ما ادراك اما بالحس و اما بالتخيل و اما بالقوة الناطقة» (آراء اهل مدينۀ فاضله ص 72- رسائل ابن رشد ص 87).

قُوَّتِ نَظَرى

-در زير عنوان عقل عملى و نظرى بيان شد كه فلاسفه قواى انسان را بر حسب تقسيم اوليه دو قسمت كرده‌اند قوت و عقل نظرى و قوت و عقل عملى و عقل نظرى خود مراتبى دارد بنام عقل هيولانى،بالملكه،بالفعل و بالمستفاد و عقل عملى نيز مراحلى دارد.

(اخلاق ناصرى ص 57-مجموعه دوم مصنفات ص 276 و 282)و رجوع شود به عقل عملى و نظرى.

قُوَّة هاضِمَه

-(اصطلاح فلسفى)قوت هاضمه قوتى است كه اجزاء موافق از مواد جذب شده را شايسته جسد كند (اخوان ج 3 ص 195).رجوع به قوت منميه شود.

قُوَّةِ وَهميَّه

-(اصطلاح فلسفى)رجوع به وهم و واهمه شود.

قَوسُ النَّهار

-(اصطلاح هيوى و نجومى)و آن قوسى بود از دايرۀ مدار آفتاب بر فوق زمين ما بين دو نقطۀ مشرق و مغرب آنها و قوسى كه بين آن دو بود در تحت زمين قوس الليل گويند و بالاخره قوس نهار كوكب قوسى بود از دايرۀ كه مدار آن بين دو نقطۀ مشرق و مغرب آن

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1535
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست