responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1534

گذرنده است».

(از دستور ج 3 ص 95-اخوان ج 3 ص 195-اسفار ج 4 ص 21).

و رجوع بقواى حساسه شود

قُوَّةِ غَضَبيَّه

-(اصطلاح فلسفى)رجوع به قوت شهوانى و غضب شود.

قُوَّتِ فِعلى

-(اصطلاح فلسفى)قوت فعلى آن حالتى است كه اندر فاعل بود كه از وى شايد كه فعل از فاعل پديد آيد چنانكه حرارت آتش در مقابل قوت منفعلى كه آن حال بود كه بسبب وى چيزى پذيراى چيزى بود چنانكه اندر مردم پذيراى صورت و قوت فعلى دو گونه بود (از دانشنامه بخش الهيات ص 61- 63-مصنفات بابا ج 1 رساله 1 ص 24).

قُوَّةِ قُدْسيَّه

-(اصطلاح فلسفى)قوت قدسيه قوتى است مودع در نفس كه بدون تعلم و آموختن مبدأ فيضان صور معقولات از عقل فعال ميباشد و اين قوت مخصوص باولياء الله است و آن را قوت حدسى هم ناميده‌اند و آن اعلى مرتبت قوت و شدت استعداد عقل هيولانى است (از شفا ج 1 ص 362-اسفار ج 1 ص 296).

قُوَّةِ قَريبَه

-(اصطلاح فلسفى)كيفيت و استعداد قريب به فعليت را قوت قريبه نامند مانند استعداد حاصله و موجوده در كاتب كه مهياى كتابت باشد كه او را قوت قريبه كتابت نامند در مقابل قوت بعيده كه استعداد كودك براى كتابت باشد و بالجمله قوت قريبه قوتى است كه با منفعلش فاصله نداشته باشد و نيازى بقوت محركه ديگرى نداشته باشد چنانكه نطفهبراى انسان شدن دارد.

(از شفا ج 2 ص 472-اسفار ج 1 ص 158).

قُوَّةِ لامِسَه

-(اصطلاح فلسفى)رجوع به حواس ظاهرى شود.

قُوَّةِ ماسِكَه

-(اصطلاح فلسفى) قوت ماسكه قوتى است در نبات كه مواد جذب شده را در جسم باز دارد و نگه دارد (از اخوان ج 3 ص 195).

قُوَّۀ مُتَخَيِّلَه

-(فلسفى،منطقى) فارابى قوۀ متخيله را حد فاصل بين حساسه و ناطقه ميداند رجوع بقواى حساسه و خيال شود.

قُوَّة مُحَرِّكَه

-(اصطلاح فلسفى)در محل خود(اجماع و مقدمات عامه فعل)بيان شده است كه هر فعلى بدنبال مقدماتى انجام ميشود كه هر يك از آنها در صدور فعل جزء الاثرند و پس از تكميل آن مقدمات فاعل فعل را انجام ميدهد و بهر حال قوت مودعه در عضلات كه محرك فاعل بطرف فعل است قوت محركه و عامله گويند.و علت فاعلى را قوت محركه گويند و علت غائى و باعثه را نيز قوت محركه گويند،ميل طبيعى اجسام را نيز قوت محركه گويند و قوت‌هاى مدركه را قوتهاى محركه خدم و حشم‌اند.

قُوَّة مُدْرِكَه

-(اصطلاح فلسفى)هر يك از قواى پنجگانه باطنى بنوبۀ خود قوت مدركه‌اند و قوت مفكره را نيز بالاخص قوت مدركه گويند (تهافت التهافت ص 304 و 561).

رجوع بادراك شود.

قُوَّةِ مُسْتَرْجِعَه

-(اصطلاح فلسفى) قوت ذاكره را قوت مسترجعه مينامند رجوع

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1534
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست