responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1520

ساير قوى يعنى قوت متخيله و قوۀ رئيسۀ از هر جنسى كه در او هم رياست بود و هم مرءوست بنا بر اين قوۀ ناطقه رئيس قوۀ متخيله و رئيس قوۀ حاسۀ رئيسۀ حواس بود و رئيس قوۀ غاذيۀ رئيسه بود.

قوۀ نزوعيه عبارت از قوتى بود كه بواسطۀ آن اشتياق به چيزى يا تنفر و اكراه از چيزى حاصل ميشود پس اين قوت خود قوۀ رئيسه بود و او را خدمتگزارانى بود و اين همان قوۀ بود كه ارادۀ وابسته باو و بواسطۀ او است زيرا اراده عبارت از گروش و اشتياق به مدرك و يا تنفر و روگردانى از آن بود حال اين اشتياق و توجه و يا ناخوشايندى و تنفر ناشى از احساس و حس بود و يا ناشى از تخيل و يا بواسطۀ قوۀ ناطقه بود،كه حكم مى‌كند در آنها كه بايد انجام شود و يا بايد ترك شود.و نزوع گاه بسوى علم به چيزى بود و گاه بسوى عمل به چيزى حال عملى كه به وسيلۀ همۀ بدن انجام شود يا به عضوى از اعضاء آن و بالاخره نزوعها و گروش‌ها نيز بواسطۀ قوۀ نزوعيۀ رئيسه بود،و اعمال و كارهاى بدنى بواسطۀ قوتهائى بود كه خادم قوت نزوعيۀ رئيسه‌اند و اين قوى در اعضايى كه آماده مهياى انجام اين گونه كارها و افعال‌اند پراكنده بوند.

كه از جمله،اعصاب و از جمله، عضلاتى است كه سارى در اعضاء بود آن اعضائى كه بوسيله آن افعال و كارهائى كه نزوع و كروش حيوان و انسان بسوى آنها است انجام ميشود و اين اعضاء مانند دو دست،دو پا،و ساير اعضائى بود كه ممكن است كه متحرك بالارادهشوند،پس اين گونه قوتها كه در اين گونه اعضاءاند همه آلتهاى جسمانى و خادم قوۀ نزوعيۀ رئيسه‌اند كه در قلب است.

و علم به چيزى گاه بوسيله قوۀ ناطقه بود و گاه بوسيله قوۀ متخيله و گاه باحساس.

پس هرگاه نزوع و گروش بطرف دانش به چيزى بود كه بايد بواسطه قوۀ ناطقه مدرك شود پس فعلى كه بوسيلۀ آن مشتاق اليه حاصل مى‌شود عبارت از قوۀ ديگرى بود در قوۀ ناطقه كه قوت فكريه است و آن قوتى است كه فكر و رويت و تأمل و استنباط بآن بود.

و هرگاه نزوع متوجه به علم به چيزى بود كه بواسطه احساس مدرك شود.

آنچه بواسطۀ آن نيل بآن امر حاصل ميشود مركب از دو فعل بود يكى فعل بدنى و ديگر فعل نفسانى مثل آنچه رويت آن مورد اشتياق واقع مى‌شود كه بواسطۀ بالا بردن پلك‌هاى چشم و محاذات ابصار خود را بطرف آنچه مشتاق برؤيت آن هستيم حاصل ميشود و هرگاه آن چيز از ما دور بود بناچار بسوى او رويم و اگر در برابر او مانعى بود آن را با دست‌هاى خود برطرف ميكنيم كه همۀ اينها افعال بدنى بود و لكن خود احساس،فعل نفسانى بود و همين طور است وضع در ساير حواس.

و هرگاه مشتاق اليه قوۀ نزوعيه تخيل چيزى بود اين امر از وجوهى چند حاصل ميشود يكى آنكه بواسطۀ فعل قوۀ متخيله رأسا انجام ميشود مانند تخيل امرى كه متوقع و مورد اميد باشد در آينده و يا تخيل چيزى كه بگذشته است و يا آرزوى حصول چيزى كه قوۀ متخيله تركيب كرده است،و بر ساخته اوست.دوم آنچه از

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1520
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست