responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1521

ناحيه احساس چيزى وارد بر متخيله مى‌شود.پس از راه اين[امر محسوس كه وارد بر قوۀ متخيله شده است]امرى ترسناك و يا مأمول و متوقع متخيل شود يا بواسطۀ آنچه از فعل قوۀ ناطقه وارد بر او شود پس[در هر حال]قواى نفسانى عبارت از اينها بوند.

در اتحاد قوى

پس قوۀ غاذيۀ رئيسه شبيه مادۀ قوۀ حاسۀ رئيسه است و حاسه صورتى بود در قوۀ غاذيه و حاسۀ رئيسه شبيه مادۀ متخيله صورتى بود در حاسۀ رئيسه.و متخيلۀ رئيسه شبيه مادۀ ناطقۀ رئيسه است و ناطقه صورت متخيله بود و او مادۀ قواى ديگر نبود و بلكه صورت همۀ صورتهائى بود كه متقدم بر آن بود.

و اما نزوعيه تابع حاسۀ رئيسه و متخيله و ناطقه است بدانسان كه حرارت حاصل در آتش تابع چيزى است كه تجوهر نار بدان بود بنا بر اين قلب عبارت از عضو رئيسه‌ايست كه هيچ يك از اعضاء ديگر بدن بر او رياست ندارند و بدنبال آن دماغ بود زيرا دماغ نيز عضو رئيسه بود و لكن رياست او رياست اوليه نبود و بلكه رياست ثانويه بود،چه آنكه از يك طرف مرءوس دل بود و از طرف ديگر رئيس اعضاء ديگر،زيرا وى فى نفسه خادم دل بود و ساير اعضاء خادم وى بوند بر حسب آنچه مقصود بالطبع قلب بود و مثل دماغ عينا مثل صاحبخانۀ انسان بود كه خداوند خانه فى نفسه باو خدمت كند و ساير اهل خانه بوى،كه خدمت هر دو بر حسب خواستآن انسان بود در هر دو امر.

بدان سان كه گويا جانشين و قائم مقام و نايب مناب او بود و تبديلاتى كه در امكان و حوصله رئيس نبود او انجام مى‌دهد و او متولى خدمت قلب بود در شريف‌ترين افعال او.

از جمله اينكه قلب سرچشمه حرارت غريزى است كه از ناحيه او در ساير اعضاء پراكنده مى‌شود و هم اعضاء از ناحيه او مدد گيرند بدين طريق كه روح حيوانى غريزى از ناحيۀ قلب و از طريق رگهاى جهنده و ضوارب در اعضاء پراكنده مى‌شود و قلب دائما از ناحيۀ آن حرارت غريزى خود بآنها مدد ميرساند و بدين سبب حرارت غريزى اعضاء همچنان باقى و محفوظ مى‌ماند در اينجا كار دماغ اين است كه حرارتى كه بايد از راه قلب در آنها نفوذ كند معتدل ميكند،تا اينكه آن مقدار از حرارتى كه بهر عضوى از اعضاء ميرسد معتدل و ملايم و سازگار با آن عضو شود و اين نخستين كار دماغ و نخستين چيزى است كه بواسطۀ آن خدمت واقع مى‌شود[بواسطۀ دماغ]و شاملترين آنها بود.نسبت باعضاء[شامل همۀ اعضاء مى‌شود] از جمله اينكه در اعصاب دو گونه امور بود يك دسته آنچه آلات و ابزار و دايه‌هاى قوت حاسۀ رئيسه بوند كه واقع در قلب است و خدمت آنها در اين جهت بود كه هر يك از آنها عمل احساس ويژه خود را انجام ميدهد و دستۀ ديگر آلات و ابزار اعضائى بوند كه خادم قوۀ نزوعيه هستند كه واقع در قلب است كه بواسطۀ آن،اعضاء را امكان تحرك بحركت ارادى

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1521
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست