نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1420
آنچه مربوط به شخص است يا خانواده و يا مدينه و بهر حال نيروى استنباط زيانآور از نافع.
(از تحصيل السعادة ص 21)
فَضائِلِ نَظَريَّه
-(اصطلاح فلسفى) فارابى در كتاب تحصيل السعادة گويد:
امورى كه اگر ملتها انجام دهند سعادت دنيا و آخرت را اندر يابند،چهار است،فضائل نظريه،فضائل خلقيه، فضائل و صناعات عمليه،فضائل مكرميه.
فضائل نظريه بحث در حقايق موجودات كند و غرض نهايى آن مربوط به نظر و فكر است و از جمله تعليم و تعلم بود و اين بخش از فضائل اساس ساير فضائل است كه تا خوب از بد دانسته نشود نمىتوان عمل خوب انجام داد نخست علم است و سپس عمل.
فَضاىِ هُويَّت
-(اصطلاح عرفانى) مقام ذاتست:گاهى مرغ وار در هواى فضاى هويت در طيرانست.
(از تفسير حدائق ص 346).
فَضْل
-(عرفانى).
برترى و مزيت و زيادى.فضل خدا، فضل حق،تفضل الهى:آنچه بر وفق كرم اوست.نه آنچه شايستگى بندگان است.
فضل حق بر تو مداراها كند
چونكه از حد بگذرد رسوا كند.
فضل تو بر من فزون است از شمار
هم به فضل خود مرا معذور دار.
فضل حق با آنكه او كژ مىكند عاقبت زين جمله پاكش ميكند
سبق برده رحمتش و آن غدر را
داده نورى كان نباشد بدر را
فضل تو گويد دل ما را كه او
اى شده در دوغ عشق ما گرو
چون مگس در دوغ ما افتادۀ
تو نهاى مست اى مگس تو بادۀ
فَضْلُ اللَّيل
-(اصطلاح هيوى) مقدارى از روز كه زائد بر شب است در مقابل فضل النهار است كه مقدار كه شب از دوازده ساعت فزون شود بهمان اندازه از مقدار روز كاسته ميشود و بالعكس.
فَضلُ النَّهار
-(اصطلاح هيوى) رجوع شود به فضل الليل و قوس- النهار
فُضْلَه
(اصطلاح ادبى)و نزد علماء عربيت مقابل عمده است و كلماتى كه فضله نامند مانند«حال،تميز و مفعول به» و آنچه خود جمله مستقل نباشد و ركن كلام هم نباشد هستند و گاه اطلاق شود بر آنچه زياده از اصل مراد باشد و بحذف آن مقصودى فوت نشود (از كشاف ص 1142)