responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 761

حلاج را گويند.

(كشف المحجوب ص 334).

حَلال

-(اصطلاح فقهى)و مراد چيزهائى است كه باستناد كتاب و سنت مباح دانسته شده‌اند و مقابل حرام است.

(از كشاف ج 1 ص 380)

حَلق

-(اصطلاح فقهى)و سر تراشيدن را گويند و يكى از اسباب تحليل محرم است در حج(از شرح لمعه ج 1 ص 169) رجوع به حج شود.

در معتقد الاماميه است:

و چون هدى كشته باشد،سر بتراشد روى بقبله آورد،ابتدا به پيشانى كند از جانب راست.و سر تراشيدن نسك است،لقوله تعالى: «ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ» ،و تفث سر تراشيدن است و مناسكى ديگر.و چون خداى تعالى بآن فرمود،از جملۀ نسك باشد.و رسول ص ياران خود را گفته:

«انحروا و احلقوا» يعنى:اشتر بكشيد،و موى بتراشيد.و اگر اين نسك نبودى،باين نفرمودى.و روا بود تقصير ببدل سر- تراشيدن.

و روايت كرده‌اند كه ضرورت، يعنى:كسى را كه حج نكرده باشد،روا نبود وى را الا حلق به منا.و اگر فراموش كند،بيرون رود،باز گردد،و حلق كند.

و اگر نتواند،سر بتراشد و موى بفرستد تا آنجا دفن كنند.

(معتقد الاماميه ص 330)

حلقه

-(اصطلاح نجومى)و آن آلتى نجومى است كه بمنظور تعيين اعتدال و انقلاب بكار برده ميشده است.

حلّ و عقد

-(اصطلاح علوم غريبه) و در امور مربوط به كيميا بكار رود.و آن عبارت از باز شدن پارۀ از ادويه و عناصر كيميائى است و بسته شدن آنها كه اين عمل را عمل كيمياوى گويند.

حَلقۀ زُلف

-(اصطلاح عرفانى)مرتبه تفصيل و تعينات الهى است.

اندر طلب زلف تو عمرى دل من رفت
چون يافت ره زلف تو يك حلقه نشان كرد
وقت سحرى باد،در آمد ز پس و پيش
آن حلقه ز چشم من سرگشته نهان كرد

حِلم

-(اصطلاح عرفانى و اخلاقى) حلم عبارتست از كظلم غيظ و احتمال اذيت خلق،خداى را نه از سر عجز و در خبر است:كسى كه كظم غيظ كند در صورتى كه از انتقام عاجز نباشد محشور شود در روز قيامت على روس الخلائق.

شاعر گويد:

چون بحلمش غرور خواهى داشت نار در دل نه نور خواهى داشت
سنائى گويد:

علم دارى بحلم باش چو كوه مشو از نايبات دهر بستوه
علم بى‌حلم چو شمع بى‌نورست هر دو با هم چو شمع زنبورست
شهد بى‌موم رمز احرار است موم بى‌شهد بابت نارست
در اخلاق ناصرى است كه حلم آن بود كه نفس را طمأنينتى حاصل شود كه غضب بآسانى تحريك او نتواند كرد و اگر مكروهى بدو رسد مغلوب نگردد و در شغب نيايد.

(از اخلاق ناصرى ص 76)

حُلُول

-(اصطلاح فلسفى)حلول

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 761
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست