responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 710

(از المعجم ص 167).

حَرفِ مُشابَهَت

-(اصطلاح ادبى)و آن سين و الف و نونى است كه در اواخر اسماء فايده مشابهت دهد مانند«مردم سان، ديگر سان».(از المعجم ص 177)و واو و شينى است كه در اواخر اسامى فائدۀ مشابهت دهد مانند«ماه‌وش حوروش»

حَرفِ مَصدَر

-(اصطلاح ادبى)و آن نونى است مفرد در آخر افعال ماضى مانند «آمدن رفتن»(از المعجم ص 177).

حَرفِ مَصدَر و ضَمير

-(اصطلاح ادبى) و آن شينى است در اواخر اسماء كه معنى مصدر دهد مانند«روش،دهش،پرورش»، و در اواخر افعال ضمير غايب باشد مانند «دادش گفتش،بردش».(از المعجم ص 170).

و اصطلاح ديگر آن نون و دالى است كه در آخر صفات فائده ربط صفت به جماعت دهد مانند«عالمند،توانگرند»(از المعجم ص 164).

حَرفِ رَدع

-(اصطلاح ادبى)و در زبان عرب كلامى باشد كه براى زجر متكلم وضع شده است مانند «رَبِّي أَهٰانَنِ كَلاّٰ» اى لا تكلم بهذا فانه ليس كذلك.

(از الهدايه ص 212).

حَرفِ رَدف

-(اصطلاح ادبى)و آن الف و واو و ياء است كه ما قبل روى باشد آن را ردف خوانند و آن قافيت را مردف نامند بشرط آنكه ما قبل واو مضموم باشد و ما قبل يا مكسور چنانكه ما قبل الف همواره مفتوح باشد.

(از المعجم ص 190-198).

حَرفِ شَكل

-و تشبيه(اصطلاح ادبى)و سين و الف و راء است كه در اواخر اسماء معنى تشكل و تشبيه دهد بچيزى مانند«شرمسار نگونسار».

(از المعجم ص 168).

حُروفِ شِكل وَ هَيأت

-(اصطلاح ادبى) و آن دال و ياء و سين است كه در اواخر بعضى اسماء معنى شكل دهد«مردم ديس،خانه ديس»(از المعجم ص 170).

حُروفِ صَحابَت

-(اصطلاح ادبى)و آن واو و راء است كه در اواخر بعضى از اسماء معنى خداوندى چيزى دهد مانند.«پيشه ور هنرور،تاجور»(المعجم ص 168)

حَرفِ صِفَت

-(اصطلاح ادبى)و آن نون و الف و كافى است كه در اواخر اسماء معنى نعت دهد چنانكه«غمناك سهمناك.» (از المعجم ص 173).و نيز دال و الف و راء است كه در اواخر بعضى اسماء معنى صفت دهد مانند«آبدار،تابدار،پايدار» حرف ضمير-(اصطلاح ادبى)و آن ياء و دالى است كه در آخر كلمات فائده ضمير جماعت حاضر دهد مانند«ميآييد ميروييد» (از المعجم ص 165)

حَرفِ مُضارع

-(اصطلاح ادبى)و آن دالى است مفرد كه در اواخر كلمات فعل را صيغت مضارع گرداند مانند«آيد.رود.

ميگويد مى‌رود»(از المعجم ص 165)

حَرفِ مَوضع

-(اصطلاح ادبى)و آن سين و تاء و الف و نونى است كه در اواخر اسماء معنى تخصيص موضع دهد مانند «تركستان.كوهستان.بيمارستان»(از المعجم ص 177)

حَرفِ مَيل و شَهوت

-(اصطلاح ادبى) و آن باء و الف و راء است موصول براى بيان حركت كه در آخر اسامى معنى ميل و شهوت

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 710
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست