نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 711
و شعف دهد بچيزى مانند«غلام باره روسبىباره .دوست باره.و جامهباره يعنى پسر دوست.
روسبى دوست.»(از المعجم ص 168)
حُروفِ نِسبَت و تَكرار
-(اصطلاح ادبى) و آن كاف و الف و نونى است كه در اواخر بعضى از اسماء جنس معنى نسبت دهد مانند «در مكان.كروكان»يعنى آنچه مال شمارند و گرو را شايد و«مادركان و پدركان» (از المعجم ص 175)
حَرفِ نَعت
-(اصطلاح ادبى)و آن نون و دالى است كه در اواخر صفات به معنى نعت باشد چنانكه«دانشمند.حاجتمند.هنرمند.
دردمند»و نزديك بدين معنى است«خداوند.
خويشاوند.پاوند»پاوند يعنى بندى كه بر پاى نهند(از المعجم ص 164)
حَرفِ وَصل
-(اصطلاح ادبى)كه روى بوى پيوندد و آن در شعر پارسى الف و دال و كاف و هاويا است.(رجوع شود به المعجم ص 199)
حَرق
-(اصطلاح عرفانى)و عبارت از اواسط تجليات است كه منجر به فنا و نيستى ميشود و اين فنا اوائلش بر قست و اواخرش طمس در ذات.
(از تاريخ تصوف ص 644)
حِرقَت
-(اصطلاح عرفانى و ادبى)در نزد عارفان حرقت بر دو قسم است يكى حرقت بنار و ديگرى حرقت بنور و كسى كه بواسطۀ نار محروق گردد خاكستر شود و كسى كه بنور محروق گردد چراغ مضىء شود كه مردم بدان مستضىء گردند.رجوع به فرهنگ مصطلحات عرفا تأليف نگارنده شود.
و نيز آن باشد كه سخن بطورى ادا شود كه رقت آورد و موجب گريه شود بهر طريق كه مؤثر افتد(از كشاف ج 1 ص 630).
(از كشاف ج 1 ص 630)
حَركَت
-(اصطلاح فلسفى)حركت بمعناى جنبش در مقابل سكون است فلاسفه در مقام بيان معنى حركت گويند:موجودات عالم بر چند قسماند:
1-موجوداتى كه از هر جهت بالفعل ميباشد و ناچار اين گونه موجودات از وضع موجود خود خارج نخواهند شد.
2-موجوداتى كه از تمام جهات بالقوهاند- و اين چنين موجودى در عالم متصور نيست مگر هيولاى اولى كه از شأن آن تقوم بهر نوع صورتى است و فعليت آن همان قوت است.
3-موجوداتى كه از جهتى بالقوت و از جهتى ديگر بالفعل ميباشند و ناچار چنين موجودى مركب خواهد بود از دو امر كه بواسطۀ يكى از آن دو بالقوت باشد و بواسطۀ ديگر بالفعل و جهت و حيثيت قوت شأنش خروج از حالت موجود ميباشد بطور تدريج باشد كه معنى حركت است و در نتيجه حركت عبارت از فعل و كمال اول چيزى است كه بالقوت است از جهت آنكه بالقوة است پس قوت براى موجود متحرك بمنزلۀ فصل مقوم است و مقابل حركت،سكون است از باب تقابل عدم و ملكه و بالجمله حقيقت حركت عبارت از حدوث تدريجى و خروج از قوت بفعل است.
حركت و سكون شبيه قوت و فعلند و از عوارض موجود بما هو موجودند.
اخوان الصفا در تعريف حركت آرند:
كه حركت عبارت از صورت روحانى است كه داخل در جسم است و متمم آنست«آن- الحركة هى صورة روحانية داخلة على الجسم
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 711