responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1354

عَول

-(اصطلاح فقهى)و در لغت يعنى ميل «ذٰلِكَ أَدْنىٰ أَلاّٰ تَعُولُوا »و زيادة و كثرت است و بالجمله اين اصطلاح فقهى است و اساس آن اين است كه هر گاه فرائض زياده بر سهام بود يعنى صاحبان فرض كه در قرآن هر يك را سهمى است زيادتر از ما ترك بودند چنانكه وراثى بودند كه پارۀ يك سوم و بعضى دو سوم و بعضى يك چهارم فرض زياده بر اصل ما ترك است،در فقه شيعه اين فرض اصولا باطل است و گويند«لا عول فى الفرائض اى لا زيادة فى السهام عليها على وجه يحصل النقص على الجميع بالنسبة»اهل تسنن گويند در فرض بالا يك چهارم به نسبت از سهم همه كسر ميشود و در فقه شيعه بر فرض حصول عول و زيادت سهام بر ما ترك نقص داخل بر پدر و دختر يا دختران و خواهران پدر و مادرى يا پدرى تنها شود.و«يدخل النقص عندنا على الاب و البنت و البنات و الاخوات للاب و الأم او للاب»لكن سنيان گويند توزيع شود بر همه و در صورتى كه از ارث زيادت آمد بحكم و «أُولُوا الْأَرْحٰامِ بَعْضُهُمْ أَوْلىٰ بِبَعْضٍ» بديگران رسد كه سهم معينى ندارند رجوع بارث و طبقات آن شود.

(از شرح لمعه ج 2 ص 252-253).

در كليات حقوقى آمده است:

مراد از عول اين است كه سهام ورثه زيادتر از فريضه باشد بطورى كه در سهم همه آنها نقص حاصل شود مثل اينكه در جائى كه فريضه شش باشد بهفت برسد مثل زوج و دو خواهر پدرى كه سهم زوج نصف است كه مساوى با سه ششم و سهم دو خواهر دو ثلث است كه چهار ششم و سهم دو خواهر دو ثلث است كه چهار ششمميشود.پس فريضه باين حساب يك ششم زياد خواهد آمد.و يا بهشت برسد مثل اينكه با آنها دو خواهر مادرى باشد.و يا به 9 برسد باين كه با آنها خواهر مادرى ديگرى هم باشد.

قائلين بعول تمامى سهام را جمع كرده و فريضه يعنى مخرج مشترك را بهمۀ آنها تقسيم ميكنند تا نقص بهر كدام به نسبت سهمى كه دارند وارد شود.

عول بمذهب اماميه باطل است زيرا ممكن نيست خداوند سبحانه در مالى فرض قرار دهد كه وافى بآن نباشد.

عول فقط ناشى است از شركت زوج يا زوجه با يك دختر يا دخترهاى متعدد در ارث و يا با خواهر ابوينى يا ابى.و بهر حال نقص بزوج يا زوجه وارد نمى‌شود.بلكه نقص به پدر و دختر و يا دخترها و بالاخره بخواهر و خواهرانى كه تقربشان بميت پدر و مادرى يا پدرى تنها باشد وارد مى‌شود.بخواهر و خواهرهاى مادرى نقصى وارد نمى‌شود.

بنا بر اين در مثل زوج و ابوين و دختر،نقص اختصاص بدختر خواهد داشت باين معنى كه بعد از وضع ربع زوج و دو سدس ابوين،باقيمانده متعلق به دختر خواهد بود.

و همچنين در مورد زوج و يكى از ابوين و دخترهاى متعدد نقص اختصاص بدخترها داشته باين طور كه پس از وضع ربع زوج و سدس احد ابوين،باقيمانده مخصوص دخترها است.

و همين حكم جارى است در مورد اجتماع زوجه و ابوين و دخترهاى متعدد

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1354
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست