نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1254
يا:
اعرف نفسك تعرف ربك .
عُرفُ الأسد
-(اصطلاحات نجومى)نام ديگر ان زبرة الاسد.ظهر الاسد و ان منزل يازدهم از منازل قمر است.بضم عين و سكون راء.
(زبرة بضم زاء و سكون باء)
عَرَفَه
-(اصطلاح گاهشمارى)روز نهم ذى الحجه بود كه حاجيان به عرفات باشند.(بفتح عين و راء و فاء)
عُرفيَّۀ دائِمَه
-(اصطلاح منطقى) قضيه كه محمول آن هم بحسب ذات و هم بحسب وصف دائم بود عرفيه دائمه است (از اساس الاقتباس 149).
عُرفيَّه دائمه لا ضَروريَّه
-(اصطلاح منطقى)و عبارت از قضيهايست كه محمول در آن بحسب ذات دائم لا ضرورى باشد مانند«كل فلك متحرك دائما لا ضرورة».
(از اساس الاقتباس ص 145).
عُرفيَّۀ ضَروريَّه
-(اصطلاح منطقى) و قضيهايست كه بحسب ذات ضرورى باشد يعنى مادام كه ذات آن موجود باشد نسبت محمول بدان ضرورى باشد(كل ج ب مادام ذات بالضرورة).
(از اساس الاقتباس ص 144).
عُرفيَّۀ عامَّه
-(اصطلاح منطقى) قضيۀ عرفيه عامه عبارت از قضيه - موجبهايست كه حكم در آن بدوام ثبوت محمول براى موضوع باشد مادام كه ذات موضوع متصف بوصف عنوانى است.
(از اساس الاقتباس ص 134).
عُرفيَّۀ لا دائِمَه
-(اصطلاح منطقى) و قضيهايست كه بحسب وصف دائم بوده و بحسب ذات لا دائم.
(از اساس الاقتباس ص 145).
عُرفيَّه لا ضَروريَّه
-(اصطلاح منطقى) و آن قضيه كه محمول در آن بحسب وصف دائم بوده و بحسب ذات لا ضرورى.
(از اساس الاقتباس ص 145).
عُرُوج
-(اصطلاح عرفانى) عزيز الدين نسفى گويد:جسم و روح هر دو در ترقى و عروجند و بمراتب بر مىآيند تا بحد خود رسند،اگر آفتى بايشان نرسد و چون بحد خود رسيدند باز هر دو روى در نقصان مىنهند و هر چيز كه در زير فلك قمر است عروجى دارد و آن عروج را حدى بود معلوم و نزولى دارد و آن نزول را حدى و مقدارى است معلوم و در ميان عروج و نزول استوائى دارد و آن استواء را هم حدى و مقدارى است معلوم،گوئيا صراط اين است و بر اين صراط چندين گاه ببالا مىبايد رفت و چندين گاه راست مىبايد رفت و چندين گاه بزير مىبايد رفت و اين صراط بر روى دوزخ كشيده است و دوزخ را درهاى بسيار بود و جملۀ خلق را گذر بر اين دوزخ است از نبى و ولى و پادشاه و رعيت و بعضى كسان بر اين صراط خوش آسان بگذرند از جهت آنكه سخن دانايان قبول كنند و بدنيا مشغول نشوند و حريص و طامع نباشند و بعضى كس بغايت در زحمت باشند...
و هر كه ازين صراط گذشت از دوزخ گذشت به بهشت رسيد همان بهشت كه اول در آن ببوده است.
(از انسان كامل ص 32) عروج بضم عين و سكون راء
عُروجِ اهلِ تَصَوُّف
-(اصطلاح عرفانى) عزيز الدين نسفى گويد:عروج اهل تصوف عبارت از آنست كه روح سالك در
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1254