responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1255

حال صحت و بيدارى از بدن سالك بيرون آيد و احوالى كه بعد از مرگ بر وى مكشوف خواهد گشت اكنون پيش از مرگ بر وى مكشوف گردد.و بهشت و دوزخ را مطالعه كند و احوال بهشتيان و دوزخيان را مشاهده كند.

(رجوع شود به انسان كامل ص 108)

عَرُوض

-(اصطلاح ادبى)عروض ميزان كلام منظوم است(از المعجم ص 23).چنانكه نحو ميزان كلام منثور است و عروضش خوانند كه معروض عليه شعر است يعنى شعر را بر آن عرض كنند تا موزون از ناموزون پديد آيد.

(عروض بفتح عين و ضم راء)

عَرُوض تجارت

-(اصطلاح ادبى)بجز نقدينه را در فقه در باب معاملات عروض گويند.

(از الفقه على:ص 486)

عَزائِم

-(اصطلاح فقهى)عزيمت و سوره‌هائى كه در آنها آيۀ سجدۀ واجب است و آنها چهار سوره باشند.

(از شرح لمعه ج 1 ص 23)

عَزاقِرَه

-(كلامى)پيروان ابو العزاقر (از مختصر الفرق ص 136)ضبط دقيق نيست.

عزرائيل

-(علوم غريبه)اين اصطلاح مربوط به طلسمات و اوراد است و هم در كلمات و عبارات مذهبى آمده است و ملكى بود موكل بر قبض ارواح و مأمور قلع و قمع ستمكاران و ترفيه و آسايش مؤمنان و طلسم نماينده آن مثلث بود،در علوم غريبه آمده است كه روز او روز شنبه است كه رطب و بارد است و طبع آن ترابى و موت و فنا است.(از شمس المعارف الكبرى ص 33)

عَزل

-(اصطلاح فقهى و ادبى)و در لغت بيكار كردن كسى را و جدا كردن است و انزال كردن خارج فرج را گويند و عزل وكيل،بر كنارى او است از وكالت از جهت خلاف و جز آن،و نزد بلغا آن باشد كه كلام در خواندن بزبان نرسد مانند«هان اى امام امين هان اى همام مهين،مائيم آن مه با ما بيا و ببين.» (از كشاف ص 1025-الفقه على ج 3 ص 278)

عَزلِ وَكيل

-(اصطلاح فقهى) در كليات حقوقى آمده است:

وكالت عقدى است جائز،هم موكل ميتواند وكيل خود را عزل كند و هم وكيل ميتواند از كار كناره‌جوئى نمايد.

بلى اثر وكالت تا وقتى خبر عزل بوكيل نرسيده باقى خواهد بود.

پس كسى كه وكيل در فروش مالى بوده اگر قبل از رسيدن خبر عزل باو،مال را فروخته باشد بيعش نافذ بوده و موكل حق رد آن را نخواهد داشت.و اين من باب وجود دليل خاصى است و الا حكم با قاعده وفق نمى‌دهد.در خبر معتبر است:

«قال سلام الله عليه و من و كل رجلا على امر من الامور فالوكالة ثابتة ابدا حتى يعلمه بالخروج عنها كما اعلمه بالدخول فيها» .

كسى كه شخصى را براى انجام امرى از امور وكيل كرد همان طور كه وكالتش را باو اعلام كرد همين طور تا وقتى اعلام عزل باو نرسد بوكالت باقى خواهد بود.

اما اگر وكيل از كار كناره گرفت و استعفاء داد تا اعلام بموكل بوكالت باقى نخواهد بود بلكه بمجرد استعفاء ديگر حق

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1255
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست