نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1253
ذات باشد و از ملحقات و عوارض ذاتى اشياء باشد مانند تعجب كه عارض و لا حق ذات انسان است و عرض خاص هم هست اعم از آنكه لحوقش بلا واسطه باشد مانند همان تعجب و يا با واسطه باشد مانند ضحك كه با واسطۀ تعجب عارض بر انسان ميشود و حركت ارادى كه لحوق آن بر انسان بواسطۀ جزء ذاتى آن كه حيوانيت است ميباشد.
عرض عام عرضى است كه شامل و حمل بر چند نوع و حقيقت شود.
در كلمۀ ذات و ذاتى فرق ميان ذاتى در باب برهان و ايساغوجى بيان شد اكنون گوئيم كه عرضى در باب كليات خمس ذاتى در باب برهان است كه مثلا حس و حركت بالارادة در باب ايساغوجى و از نظر آن عرضى است لكن در باب برهان ذاتى است يعنى منتزع از ذات است.
(از اسفار ج 3 ص 17،44-اساس الاقتباس ص 28 شفا ج 2 ص 528- درة التاج بخش سوم ص 40-دستور ج 2 ص 328-اسفار ج 1 ص 173).
عرضى
-(اصطلاح فلسفى)عرضى اخص از عرض است زيرا بياض مثلا عرض است و حال آنكه عرضى نيست و ابيض عرض و عرضى است چنانكه شيخ- الرئيس گويد عرض مقابل جوهر است و غير از عرضى است كه مقابل ذاتى است وجود اعراض غير از وجود موضوعات است و متأخر از آنها است و عرضيت از صفات عقليه است(دستور ج 2 ص 315- ش ص 72-مجموعه دوم مصنفات ص 73).
عرف
-(اصطلاح ادبى و اصولى) و عبارت از عادت باشد و معتاد و متعارف،و شامل عرف عام و خاص شود و اغلب از آن عرف عام را خواهند و گاه اطلاق بر اقوال كنند و عادت را اطلاق بر افعال نمايند،عرف خاص مانند عرف اهل ادب و اهل منطق...
(از كشاف ص 994)
عِرفان
-عرفان يعنى شناسائى و مراد شناسائى حق است و نام علمى است از علوم الهى كه موضوع شناخت آن حق و اسماء و صفات اوست.
و بالجمله راه و روشى كه اهل الله براى شناسائى حق انتخاب كردهاند عرفان مينامند و عرفان و شناسائى حق بدو طريق ميسر است يكى بطريق استدلال از اثر بمؤثر و از فعل به صفت و از صفات بذات و اين مخصوص علماء است و دوم طريق تصفيۀ باطن و تخليۀ سر از غير و تحليۀ روح و آن طريق معرفت خاصه انبياء و اولياء و عرفا است و اين معرفت كشفى و شهودى را غير از مجذوب مطلق هيچ كس را ميسر نيست مگر بسبب طاعت و عبادت قالبى و نفسى و قلبى و روحى و سرى و خفى و غرض از ايجاد عالم، معرفت شهودى است.
(شرح گلشن راز ص 7).
و عرفا عقيده دارند كه براى رسيدن بحق و حقيقت بايستى مراحلى را طى كرد تا نفس بتواند از حق و حقيقت بر طبق استعداد خود آگاهى حاصل كند و تفاوت آنها با حكما اينست كه تنها گرد استدلال عقلى نمىگردند و بلكه مبناى كار آنها بر شهود و كشف است.
در حديث است:
من عرف نفسه فقد عرف ربه .
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1253