responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1148

صومعۀ عيسى است خوان اهل دل هان و هان اى مبتلا اى دردمند
جمع گشتندى ز هر اطراف خلق از ضرير و شل و لنگ و اهل دلق
بر در آن صومعه عيسى صباح تا بدم ايشان رهاند از جناح
جوق جوق مبتلا ديدى نزار شسته بر در بر اميد انتظار
پس دعا كردى و گفتى از خدا حاجت و مقصود جمله شد روا

صَيّاح

-(اصطلاح نجومى)و نام ديگر كوكب عوا بود و آن را نامهاى ديگرى بود مانند نقار و حارس السماء و ستارگان اين شكل 22 بود در صورت و يكى خارج صورت.

صَهر

-بكسر(اصطلاح فقهى)هر رحمى محرم را گويند كه از جانب عروس باشد و شامل هر ذى رحمى از زن پدر و زن پسر شود و بالجمله اصطلاح خاص آن داماد است و مصاهرت يعنى پيوندى.

(از كشاف ص 914)

صَيَاصى إنسيَّه

-(اصطلاح فلسفى) مراد از صياصى انسيه ابدان است و اصولا از صياصى عالم اجساد را خواهند.

(ش ص 483-مجموعه دوم مصنفات ص 201)

صَيَاصى البَرزَخيَّه

-(اصطلاحات فلسفى)مراد اجسام است.

صَياصى الصّامِتَه

-(اصطلاح فلسفى)مراد حيوانات و اجساد صامته است.

صياصى الغاسِقَه

-(اصطلاح فلسفى) مراد ابدان و اجساد است.

(از ش ص 458)

صياصى الغاسِقَه

-(اصطلاح فلسفى)مراد انسان است كه حيوان ناطق است.

(از ش ص 483)

صَيحَة

-(كلامى)اين اصطلاح مأخوذ از قرآن مجيد است كه فرمودند:

وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيٰارِهِمْ جٰاثِمِينَ، و مٰا يَنْظُرُونَ إِلاّٰ صَيْحَةً وٰاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ. إِنْ كٰانَتْ إِلاّٰ صَيْحَةً وٰاحِدَةً فَإِذٰا هُمْ خٰامِدُونَ .

و آن صيحه‌ايست كه در روز حشر زنند بر بندگان خدا و در نزد اهل ذوق كنايت از عودت حق باشد.

صَيد

-(اصطلاح فقهى و عرفانى) صيد يعنى شكار و صياد شكارچى است و اطلاق شود بر مصيد و آنچه صيد شود و هر حيوان وحشى فرار است طبعا كه ممكن نباشد گرفتن آن مگر بحيل خاص و اين عمل مباح است در حيواناتى كه حلال گوشت‌اند براى خوردن،و آنچه حرام گوشت است براى اغراض ديگر.

«يجوز الاصطياد بجميع آلاته التى يمكن تحصيله بها و لا يؤكل منها ما لم يذك فلو ادركه ميتا او مات قبل تذكيته لم يحل الا ما قتله الكلب المعلم بحيث يسترسل اذا ارسل و ينزجر اذا زجر عنه و لا يعتاد اكل ما يمسكه و يتحقق ذلك الوصف بالتكرار على هذا الصفات الثلث و يجب التسمية عند ارساله...و ان يكون المرسل مسلما او بحكمه و ان يرسله للاصطياد و ان لا يغيب- الصيد مستقرة و يؤكل ايضا ما قتله السيف و الرمح و السهم و كلما فيه فصل...كل ذالك مع التسوية و القصد و الاسلام» (از شرح لمعه ج 2 ص 22) رجوع به ذباحه شود و استفاده از پوست

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست