ماهيت است رجوع بصورت شود.

صُورَتِ مُرَكَّبَه

-(اصطلاح فلسفى) صورت مركبه در مقابل صورت بسيطيه است رجوع بصورت شود.

صُورَتِ مَعقوله

-(اصطلاح فلسفى) مراد معقولات است.

(از اخوان ج 3 ص 35)

صُورَتِ مَعنوى

-(اصطلاح فلسفى) مراد نفس حيوانى انسان است در مقابل قلب معنوى كه نفس ناطقه انسان است.

(از اسفار ج 3 ص 100)

صُوَرِ مُفارَقَه

-(اصطلاح فلسفى) گاه از صور مفارقه بطور مطلق صور علمى موجودات را ميخواهند در مقابل صور طبيعيه محسوسه و گاه مثل افلاطونى را خواهند.

(تهافت التهافت ص 166-تفسير ص 829)

صُوَرِ مُفارَقَۀ أفلاطُونى،صُوَرِ مُفارَقَۀ
إلهيَّه

-(اصطلاحات فلسفى)مراد مثل افلاطونى است.

(از اسفار ج 3 ص 41،38،134)

صُورتِ مِقداريّه

-(اصطلاح فلسفى) مراد از صورت مقداريه صورت جسميه و مقادير است.

(از مشاعر ص 146)

صُورَتِ مُقَوِّمَه

-(اصطلاح فلسفى) مراد از صورت مقومه صورت جسميه است كه تقوم هيولى بدان و جسميت جسم بآنست.

(از مصنفات ج 1 رساله 5 ص 13 -14)

صُورَتِ مُنطَبِعَه

-(اصطلاح فلسفى) مراد صورت نوعيه است.(از ش ص 257)

صُورَتِ نَباتى

-(اصطلاح فلسفى) مراد نفس نباتى است رجوع بصورت شود

صُورَتِ نُطقى

-(اصطلاح فلسفى) مراد نفس ناطقه است.

(از زاد المسافرين ص 69)

صُورَتِ نوعيَّه

-(اصطلاح فلسفى) صورت نوعيه منشأيت آثار هر نوعى است كه كمال آن نوع بآنست رجوع بصورت شود.

صُورَتِ هَيولانيَّه

-(اصطلاح فلسفى) مراد صورت جسمانيه است.

(از مجموعه دوم مصنفات ص 92 خ -تفسير ص 1075)

صُورَةُ الحَمَل

-(اصطلاح نجومى) صورة الحمل يكى از صور بروج دوازده‌گانه است.

هر يك از بروج عربى كه عبارتند از حمل،ثور،جوزاء،سرطان،اسد،سنبله ميزان،عقرب قوس جدى،دلو،حوت صورتى بود مطابق مسماى نامى كه بر آنها نهاده‌اند.و مثلا برج ثور به شكل گاو بوده و برج سرطان به شكل خرچنگ...

(از صور الكواكب ص 138)

صُورَةُ الفَرَس الكامِل

-(اصطلاح نجومى)و يكى از صورتهاى كواكب بود و از لحاظ اندام تمام اندام بود.

(از صور الكواكب ص 135)

صُوَرِ كَواكِب

-(نجومى) اهل نجوم ستارگان را طبقه بندى كرده‌اند و براى هر دسته از آنها نامى نهاده‌اند بر حسب صورت و شكلى كه از هيأت تركيبى آنها بوجود آيد و اين صورتها