responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1129

بسيار است.

ابو ريحان گويد:

هر يكى از ستارگان را نامى توانست بودن جداگانه،اگر كار دراز نشدى و ياد داشتن آن دشوار نبودى و هر يكى از امتهاى بزرگ بستارگان همى‌انديشند.و آن را خبرها و افسانه‌ها همى‌نهند،و خاصه عرب و هندوان و ترك.و اما يونانيان بر ستارگان خطها انديشيدند،و زآنجا صورتها كردند تا اشارت كردن بدان آسان بود،و خاصه بغايبى و بكتابها اندر تا ستارها را توانند گفتن آنك بر چشم صورت فلان و بهمان است،يا بدست و بپاى او.تا معلوم شود ميان آن دو كس كه يك با ديگر سخن همى‌گويند ،هر گه كه جملۀ آن صورت هر دو را معلوم بود.

و از آن صورتها دوازده بر منطقة البروج افتاد.و بيست و يك از او بر شمال.و پانزده از او بجنوب.

اين آنست كه بروج را بدان نام كردند.و نام نخستين صورت از آن،هر گاه كه ابتدا از اعتدال بهارى كنى حمل است.همچون صورت گوسپندى است نيم خفته،وز پس همى‌نگرد تا دهان او بر پشت شده است.و دوم صورت ثور.

بر صورت نيمۀ پيشين از گاوى،زيرا ك بر ناف جاى بريدن اوست،و نيمۀ پسين بر جاى نيست،و سر فرازير كرده دارد زخم را.و سوم صورت توأمان.همچون دو كودك بر پاى ايستاده،هر يكى يك دست بر ديگر پيچيده دارد،تا بازوى او بر گردن ديگر نهاده شد.و چهارم صورت سرطان همچون خرچنگ.و پنجم صورت اسد،همچون شير.و ششم صورت عذراء اى جوان زن،همچون كنيزك با دو پر و دامن فرو هشته.و هفتم صورت ميزان، همچون ترازو.و هشتم صورت عقرب، همچون كژدم.و نهم صورت رامى اى تيرانداز،همچون اسبى تا بگرد نگاه، آنگاه از آنجا نيمۀ زيرينش بر شبه آدمى.

شود و گيسويها فرو هشته از پس،و تير در كمان نهاده و تير كشيده.و دهم صورت جدى اى بزغاله.و اين تابرو شكم چون نيمۀ پيشين از بزى است،و باقى چون نيمه پسين از ماهى دنبال.و يازدهم صورت ساكب الماء اى ريزندۀ آب،همچون مردى ايستاده است و هر دو دست دراز كرده،و بيك دست كوزه‌اى دارد نكو سار كرده،تا آب از آنجا همى‌ريزد و بر پايش همى‌رود .

و دوازدهم صورت سمكه،همچون دو ماهى، دنبال يكى از دنبال ديگرى آويخته برشتۀ دراز،او را خيط الكتّان خوانند،يعنى رشتۀ كتان.و حمل را نيز كبش نام كنند اى گشن.و اين صوابتر،زيرا كه سرو دارد و بقياس اين اسم بايستى كه جدى را نيز تيس نام كردندى،كه سر و دارد.

و هندوان او را مكر خوانند و اين جانوريست دريائى،بر آن صورت كه از جدى حكايت كرديم.و در ميان عام برج توأمين به جواز مشهور است،و برج عذرا به سنبله.و برج رامى به قوس.و برج ساكب الماء به دلو و برج سمكه به حوت.و صواب آنست كه نخست گفتيم.

صورت نخستين دب اصغر،اى خرس خرد.و صورت دوم دب اكبر،اى خرس بزرگ.و هر دو بر پاى‌اند ايستاده و دنبال كشيده.و صورت سوم تنين،بمار بزرگ و دراز ببسيار پيچش و گره

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست