و محلاّت را به وى واگذار كرد، و او را ملقب به آقا خان فرمود.
حسن على شاه در سال 1255 بر اثر تحريكات حاجى ميرزا آقاسى صدر اعظم محمد شاه ناچار شد كه محلاّت را ترك كند و به كرمان رهسپار شود. در آن استان توانست كه بر قلعه بم دست يابد و آن را به تصرف خود در آورد.
اما فيروز ميرزا «نصرت الدوله» برادر محمد شاه كه حكمران كرمان بود با وى جنگ كرده بر او غلبه يافت و شاه از خطاى آقا خان اول در گذشت، به وى امان داد و او را از بست حضرت عبد العظيم بيرون آورد، و از او استقبال شايانى كرد و مجددا به حكومت قم و محلاّت فرستاد.
حسن على خان چون ديد ديگر كسى مزاحم او نيست، عيال و اموال خود را از راه بغداد به كربلا فرستاد.
آنگاه از محمّد شاه اجازه گرفت، كه به زيارت خانه خدا برود، و از راه كوير به جانب كرمان رهسپار شد، و چنين وانمود مىكرد كه از طريق بندر عباس قصد زيارت خانۀ كعبه را دارد.
سپس آقا خان به سوى كرمان رهسپار شده پس از شكست از حاكم آنجا، به لار و از آنجا به اسفندقه و جيرفت رفت و در گرمسير ميناب به تهيه لشكر و اسباب جنگ پرداخت، و پس از چند جنگ و گريز به قندهار رفت.
در آن شهر كارگزاران انگليسى از وى پشتيبانى كردند، و از طرف دولت انگليس براى او و همراهانش روزى صد روپيه مقرر گرديد، و با موافقت مأموران انگليسى با برادر و كسانش به سند رفت. (اواخر صفر 1262 ه) .
سپس آقا خان رهسپار بندر بمبئى شد و پس از چندى بر اثر اعتراض دولت ايران نتوانست در آنجا بماند، و به ايالت بنگال رفت (جمادى الاول 1263 ه) و در كلكته ساكن گشت.
ديرى نپائيد كه مجددا به بمبئى بازگشت، و آنجا را مركز ترقى دستگاه خويش ساخت و از آن تاريخ اين خانواده در هند سكونت يافتند.
در اين زمان اختلافاتى بين خوجهها (-خوجه) كه اسماعيليان سابق هند بودند درگرفت كه منجر به يك رشته دعاوى قضايى گرديد. سرانجام با قضاوت جوزف آرنولد [1]در (1866 م) اين قضيه به نفع آقا خان فيصله پيدا كرد. و از آن زمان او پيشواى خوجهها و همۀ «اسماعيليۀ» هند گرديد.
چنان كه گفتيم لقب حسن على شاه، «آقا خان» بود، و او را آقا خان اول مىناميدند. وى در سال 1298 ه در گذشت، و او را در گورستان حسنآباد