(4) صافى : چه بداند و چه نداند، معامله باطل است و بايد عوض آن را بدهد.
[مسأله 2563]
مسأله 2563 هر گاه مالى را از فروشنده بگيرد كه آن را ببيند يا مدّتى نزد خود نگهدارد تا اگر پسنديد بخرد، در صورتى كه آن مال تلف شود، بايد عوض آن را به صاحبش بدهد (1) .
(1) سيستانى : بنا بر مشهور بايد عوض آن را به صاحبش بدهد.
زنجانى : بنا بر احتياط با يكديگر مصالحه كنند.
بهجت : اگر با اجازۀ فروشنده باشد در صورتى كه آن مال تلف شود، بنا بر أقرب لازم نيست عوض آن را به صاحبش بدهد.
مكارم : مسأله اگر مالى را از فروشنده بگيرد تا آن را درست ببيند و اگر پسنديد بخرد، اگر آن مال تلف شود احتياط واجب آن است كه عوض آن را به صاحبش بدهد.
احكام غصب ( استفتاءات از مقام معظم رهبرى)
س 1879: شخصى قطعه زمينى را به نام فرزند صغيرش خريدارى كرده و سند عادى آن را به اسم او به اين صورت تنظيم نموده است: «فروشنده فلان شخص است و خريدار هم فلان فرزندش مىباشد» و بعد از آنكه آن كودك به سن بلوغ رسيد زمين مزبور را به شخص ديگرى فروخت، ولى ورثه پدر با اين ادّعا كه آن را از پدرشان به ارث بردهاند، با آنكه اسمى از پدرشان در سند عادى نيامده آن زمين را تصرّف كردند، آيا جايز است ورثه در اين حالت براى مشترى دوم مزاحمت ايجاد كنند؟ ج: مجرّد ذكر نام فرزند صغير در قرار داد معامله به عنوان مشترى، ملاك مالكيت او نيست، بنا بر اين اگر ثابت شود كه پدر زمينى را كه با پول خودش خريده، به فرزندش هبه كرده و يا به او صلح نموده، زمين متعلق به اوست و اگر آن را بعد از رسيدن به سنّ بلوغ به نحو صحيح شرعى به خريدار ديگرى بفروشد، كسى حقّ مزاحمتِ و گرفتن زمين از دست او را ندارد.
س 1880: قطعه زمينى را كه تعدادى از خريداران آن را خريده و فروختهاند، خريدارى نموده و مبادرت به ساخت خانه در آن كردم و در حال حاضر شخصى ادعا مىكند كه آن زمين ملك اوست و سند آن هم بطور رسمى قبل از انقلاب اسلامى به نام او ثبت شده است و به همين دليل او بر عليه من و تعدادى از همسايگانم به دادگاه شكايت نموده است، آيا تصرّفات من در اين زمين با توجّه به ادّعاى او غصب محسوب مىشود؟ ج: خريد زمين از ذو اليد قبلى طبق ظاهر شرع محكوم به صحت است و زمين ملك خريدار است، در نتيجه تا زمانى كه فردى كه مدّعى مالكيّت قبلى زمين است، مالكيّت شرعى خود را در دادگاه ثابت نكند، حقّ مزاحمت متصرف و ذو اليد فعلى را ندارد.
س 1881: زمينى در يك سند عادى به نام پدرى است و بعد از مدّتى سند رسمى آن به نام فرزند صغيرش صادر مىشود، ولى هنوز زمين در اختيار پدر است و اكنون كه فرزند به سن بلوغ رسيده، ادعا مىكند كه آن زمين ملك اوست زيرا سند رسمى به نام او ثبت شده است، ولى پدر او مىگويد كه زمين را با پول خودش و براى خودش خريده و فقط براى تخفيف ماليات، آن را به نام فرزندش