فاطمه باشد، وكيل صيغۀ طلاق را اين طور مىخواند: «عَنْ مُوَكِّلَتِى فٰاطِمَةَ بَذَلْتُ مَهْرَهَا لِمُوَكِّلِى مُحَمَّدٍ لِيَخْلَعَهٰا عَلَيْهِ» پس از آن بدون فاصله مىگويد: «زَوْجَةُ مُوَكِّلى خٰالَعْتُهٰا (1) عَلىٰ مٰا بَذَلَتْ هِىَ طٰالِقٌ» (2) و اگر زنى كسى را وكيل كند كه غير از مهر، چيز ديگرى را به شوهر او ببخشد كه او را طلاق دهد، وكيل بايد به جاى كلمه «مَهرَهٰا» آن چيز را بگويد، مثلاً اگر صد تومان داده بايد بگويد: «بَذَلْتُ مِأئَةَ تُومٰان» (3)
(1) اراكى : خَلَعْتُهٰا. .
(2) سيستانى ، زنجانى : پس از آن ( زنجانى : بدون فاصله) مىگويد: «زَوجةُ مُوكِّلى خَلَعتُها على ما بَذلَتْ فَهِىَ طالِقٌ» . .
(3) نورى : و در صورتى كه زن معين باشد بردن نامش در اينجا و در طلاق مبارات لازم نيست و همين قدر كه او را در نظر بگيرد، كافى است.
مسأله 2531 اگر زن و شوهر يكديگر را نخواهند (1) و زن مالى به مرد بدهد (2) كه او را طلاق دهد، آن طلاق را «مبارات» گويند.
(1) اراكى : يعنى علاوه بر كراهت زن، مرد هم كراهت داشته باشد. .
سيستانى : و از هم كراهت داشته باشند. .
زنجانى : اگر زن و شوهر از هم بدشان بيايد. .
(2) فاضل ، مكارم : زن، مهر خود يا مال ديگرى را به مرد ببخشد. .
[مسأله 2532]
مسأله 2532 اگر شوهر بخواهد صيغۀ مبارات را بخواند (1) چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، بايد بگويد: «بٰارَأتُ زَوْجَتِى فٰاطِمَةَ عَلىٰ مَهْرِهٰا فَهِىَ طٰالِقٌ» يعنى مبارات كردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است و اگر ديگرى را وكيل كند، وكيل بايد بگويد: «بٰارَأتُ زَوْجَةَ مُوَكِّلى فٰاطِمَةَ عَلىٰ مَهْرِهٰا فَهِىَ طٰالِقٌ» (2) و در هر دو صورت اگر به جاى كلمۀ «عَلىٰ مَهْرِهٰا» «بِمَهْرِهٰا» بگويد اشكال ندارد.
(1) اراكى : اگر زن تمام مهر را بخشيد و شوهر بخواهد صيغۀ مبارات را بخواند. .
فاضل : در صيغۀ طلاق مبارات نيز مثل خُلع، بايد اوّل زن مهريۀ خودش را به شوهر ببخشد تا شوهر او را طلاق دهد و حتّى مىتواند به فارسى بگويد: «مهريۀ خودم را به تو بخشيدم تا مرا طلاق دهى» . اگر شوهر بخواهد صيغۀ مبارات را بخواند. .
(2) بهجت : بقيّه مسأله ذكر نشده.
خوئى ، تبريزى : مسأله اگر شوهر بخواهد صيغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بايد بگويد: «بٰارَأتُ زَوْجَتِى فٰاطِمَةَ عَلىٰ مٰا بَذَلَتْ فَهِىَ طٰالِقٌ» يعنى من و زنم