هر سخنى مىخواهد بگويد در آن تأمل كند،كه متضمّن خودستائى نباشد.
به چشم كسان در نيايد كسى كه از خود بزرگى نمايد بسى
مگو تا بگويند مدحت هزار چو خود گفتى از كس توقّع مدار
تو آنگه شوى پيش مردم عزيز كه مر خويشتن را نگيرى به چيز
صفت نوزدهم:عصبيّت
و آن عبارت است از:سعى نمودن در حمايت خود يا چيزى كه به خود نسبت دارد، از:دين و مال و قبيله و عشيره و اهل شهر يا اهل صنعت خود و امثال اينها،به قول يا فعل.و اين بر دو قسم است،زيرا كه:آن را كه حمايت مىكند و سعى در دفع بدى از آن مىكند اگر چيزى است كه حفظ و حمايت آن لازم است و در حمايت كردن،از حق تجاوز نمىكند و انصاف را از دست نمىدهد اين قسم ممدوح و پسنديده،و از صفات فاضله است.و آن را غيرت گويند،چنانكه گذشت.
و اگر چيزى را كه حمايت مىكند،چيزى است كه حمايت آن شرعا خوب نيست،يا در حمايت،از حق و انصاف تجاوز مىكند و به باطل داخل مىشود،اين قسم عصبيّت مذموم است و از رذايل صفات متعلّقه به قوّۀ غضبيّه است.
و به اين اشاره فرمودند حضرت سيّد السّاجدين-عليه السّلام-وقتى كه از عصبيّت از او پرسيدند.پس فرمود:«عصبيّتى كه صاحب آن گناهكار است آن است كه:آدمى بدان قبيله خود را بهتر از نيكان قبيلۀ ديگر ببيند.و عصبيّت،آن نيست كه:كسى قبيلۀ خود را دوست داشته باشد،وليكن آن است كه:آدمى اعانت بكند قبيلۀ خود را بر ظلم». [1]
و عصبيّت را كه در اخبار و احاديث اطلاق مىكنند اين قسم را مذموم مىخوانند و آن از صفات مهلكه و آدمى را به شقاوت ابدى گرفتار مىكند.
حضرت رسول-صلّى اللّه عليه و آله-فرمود كه:«هر كه تعصّب بكشد يا تعصب از براى او بكشند رشتۀ اسلام از گردن او جدا مىشود». [2]
و فرمود كه:«هر كه به قدر حبه خردلى عصبيّت در دل او باشد خدا در روز قيامت او را با اعراب جاهليّت برخواهد انگيخت». [3]
و از حضرت سيّد السّاجدين-عليه السّلام-مروى است كه:«هيچ حميّتى داخل بهشت نمىشود مگر حميّت حمزة بن عبد المطلّب در آن وقت كه مشركين بچهدان شتر