نام کتاب : معاد و جهان پس از مرگ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 94
اجتماعات در ميان قشرهاى وسيعى- حتى جمعى از خواص!- به اشكال مختلفى ديده
مىشود.
از اصل سخن دور نشويم، در همين جهان طبيعت، بارها منظره زنده شدن مردگان را
ديدهايم اما چون هميشه در دسترس ما بوده، جلب نظر ما را نكرده است.
فصل پائيز فرا مىرسد، قدمى به صحرا و بيابان مىگذاريم آنجا كه هنوز رنگ
طبيعى خود را حفظ كرده است، همه چيز را پژمرده، افسرده و رنگ پريده مىبينم.
برگهاى نيمه جان و محتضر، آخرين تلاش مذبوحانه خود را براى چسبيدن به شاخهها كرده
و سرانجام تسليم باد سرد پائيزى شدهاند، دست از دامان مادر خود برداشته و بى
اراده روى تابوتى كه از امواج باد ساخته شده، به سوى قبرستان فراموشى پيش مىروند.
شاخههاى افسرده، آخرين فعاليت حياتى خود را تعطيل كردهاند و آهسته در خواب
عميقى- كه برادر و برابر مرگ است- فرو مىروند، چنان سرد و خشك و بى روح مىشوند
كه گوئى هرگز نسيم حيات به آنها نوزيده بود.
فصل زمستان كه فشار عوامل طبيعى را روى آنها بيشتر مىكند، يكباره برهنه و
عريان و ساكت و خاموش مىشوند، نه طرواتى، نه برگى، نه گلى، نه سايهاى دارند، و
جز اسكلت غم انگيزى همچون اسكلت بى روح مردگان چيزى از آنها باقى نمىماند.
اين صحنه مخصوصاً در بيابانهاى خشكى همچون بيابانهاى حجاز- كه تنها رگبارهاى
موسمى آنها را آبيارى مىكند- به شكل واضحترى خودنمائى مىكند، منظره آنها در
زمستان درست منظره قبرستانهاى كهنه و
نام کتاب : معاد و جهان پس از مرگ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 94