نام کتاب : معاد و جهان پس از مرگ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 285
معلوم شود كه مسأله خلود هرگز با اصل عدالت پروردگار مخالف نيست.
براى توضيح اين بحث بايد به سه اصل توجه كرد:
1- مجازات ابدى و جاويدان، همان طور كه قبلًا هم
اشاره شد، منحصر به كسانى است كه تمام روزنههاى نجات را به روى خود بستهاند و
عالماً و عامداً غرق در فساد و تباهى و كفر و نفاق گشتهاند سايه شوم گناه تمام
قلب و جان آنها را پوشانيده، و در حقيقت به رنگ گناه و كفر درآمدهاند، همان گونه
كه در قرآن مىخوانيم:
«بَلى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ
فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ آرى كسى كه مرتكب گناهى گردد و آثار آن تمام وجود او را احاطه كند چنان كسى
اهل دوزخ است و جاودانه در آن خواهد ماند». [1]
2- اين اشتباه است كه بعضى خيال مىكنند كه مدت و
زمان كيفر بايد به اندازه مدت و زمان گناه باشد، زيرا رابطه ميان «گناه» و «كيفر»
رابطه زمانى نيست بلكه رابطه «كيفى» است يعنى مقدار زمان مجازات تناسب با كيفيت
گناه دارد نه مقدار زمان آن.
مثلًا كسى ممكن است در يك لحظه دست به قتل نفس بزند و طبقه پارهاى از قوانين
محكوم به زندان ابدگردد، در اينجا مىبينيم زمان گناه تنها يك لحظه بوده در حالى
كه مجازات آن گاهى هشتاد سال زندان خواهد بود.
بنابراين آنچه مطرح است «كيفيت» است نه «كميّت زمان».
3- سابقاً گفتيم مجازاتها و كيفرهاى رستاخيز
بيشتر جنبه اثر طبيعى عمل و خاصيت گناه دارد و به عبارت روشنتر: رنجها و دردها و
ناراحتيهايى كه گناهكاران در جهان ديگر مىكشند اثر و نتيجه اعمال خود