نام کتاب : معاد و جهان پس از مرگ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 185
است درست همانند تأثيرهايى كه غذا روى معده مامى گذارد آيا تأثير غذا روى معده
و فعل و انفعال فيزيكى و شيميايى آن سبب مىشود كه معده از غذاها آگاهى داشته
باشد، پس چطور مغز ما مىتواند از دنياى بيرون خود باخبر گردد؟
به تعبير ديگر: براى آگاهى از موجودات خارجى و عينى يك نوع احاطه بر آنها لازم
است و اين احاطه كار سلولهاى مغزى نيست. سلولهاى مغزى تنها از خارج متأثر
مىشوند، و اين تأثر، همانند تأثر ساير دستگاههاى بدن از خارج است، اما احاطه و
آگاهى بر وضع خارج چيز ديگرى است، اين موضوع را ما به خوبى درك مىكنيم.
اگر تأثر از خارج دليلى بر آگاهى ما از خارج بود لازم بود ما با معده و زبان
خود نيز بفهميم در حالى كه چنين نيست، خلاصه وضع استثنايى اداركات ما دليل بر آن
است كه حقيقت ديگرى درآن نهفته است (دقت كنيد).
2- وحدت شخصيت
دليل ديگرى كه براى استقلال روح مىتوان ذكر كرد، مسئله وحدت شخصيت در طول عمر
آدمى است.
توضيح اينكه: ما در هر چيز شك و ترديد داشته باشيم در اين موضوع ترديدى نداريم
كه «وجود داريم».
«من هستم» و در هستى خودم ترديد
ندارم، و علم من به وجود خودم به اصطلاح علم
حضورى است نه «حصولى» يعنى من پيش خودم حاضرم و از
خودم جدا نيستم.
نام کتاب : معاد و جهان پس از مرگ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 185