نام کتاب : قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم( ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 211
آن بحث شد. آن حضرت به قدرى ميهماننواز بود كه او را «ابواضياف» (پدر
ميهمانان يا صاحب ميهمانان) لقب داده بودند. [1]
در روايتى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
«ابراهيم عليه السلام ميهماندوست
بود، و هرگاه ميهمان نداشت براى پيدا كردن ميهمان از خانه بيرون مىرفت، و درهاى
خانهاش را قفل مىكرد، و كليد آن را همراه خود مىبرد. روزى درها را بست و بيرون
رفت. چون بازگشت درها را باز ديد، و مردى را در خانه خود مشاهده كرد. به او گفت:
اى بنده خدا! به اجازه چه كسى وارد اين خانه شدى؟ گفت: به اجازه پروردگارم، و اين
جمله را سه بار تكرار كرد. ابراهيم عليه السلام دانست كه او جبرئيل است، و خداى را
سپاس گفت.
سپس جبرئيل رو به ابراهيم عليه السلام كرد و گفت: پروردگارت مرا نزد بندهاى
از بندگانش كه او را خليل خود گردانيده، فرستاده است. ابراهيم عليه السلام پرسيد:
آن بنده چه كسى است كه تا زنده هستم خدمتش كنم؟ گفت: تو همان خليل خدا هستى!
پرسيد: به چه علّت؟ گفت: بدان سبب كه تا كنون از خدا چيزى نخواستهاى، و تاكنون
چيزى از تو درخواست نشده كه در جواب آن «نه» گفته باشى». [2]
4. او بسيار راستگو بود
آيه شريفه 41 سوره مريم ويژگى صداقت فوقالعاده حضرت ابراهيم عليه السلام را
چنين توصيف مىكند:
«وَاذْكُرْ فِى
الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقاً نَّبِيّاً»؛ در اين كتاب، ابراهيم را ياد كن، كه او پيامبرى بسيار راستگو بود».
واژه «صديق» صيغه مبالغه از صدق و به معناى كسى است كه بسيار