درباره حضرت آدم (عليه السلام) در قرآن مجيد مىخوانيم:
«... و عصى آدم ربّه فغوى .... آدم پروردگارش را
نافرمانى كرد و از پاداش او محروم شد.»[1]
در اينحا نسبت عصيان به حضرت آدم (عليه السلام) داده شده است.
به موسى و يونس عليهما السلام و بعضى از پيامبران ديگر، نسبت ظلم داده شده است و
مانند:
«... ربّ انّى ظلمت نفسى فأغفرلى فغفر
له ....
پروردگارا! من (موسى) به خود ستم كردم، مرا ببخش. خدا او را بخشيد ...»[2]
«... فنادى فى الظّلمات ان لا اله
الّا انت سبحانك انى كنت من الظّالمين .... (يونس) در آن
ظلمتهايى (متراكم) صدا زد:
خداوندا! جز تو معبودى نيست، منزهى تو. من از ستمكاران بودم.» [3]
در بعضى موارد ديگر نسبت ذهب (گناه) به آنها داده شده و همچنين تعبير به آمرزش و غفران- كه
لازمه آن وجود آن گناه است- در مورد آنان بسيار ديده مىشود 5 در دعاها و مناجاهاى فراوانى كه از أئمه عليهم
السلام نقل شده، اعترافات زيادى به گناه، تقصير، عصيان و امثال آن ديده مىشود كه
هنگام مناجات از خداوند طلب عفو و گذشت از آن كردهاند 6