امثال اين پيش آمد در زندگى روزانه ما فراوان است و همان طور كه گفته شد،
بيشتر فعاليتهاى اجتماعى، جنبههاى منفى و مثبت آميخته به هم دارد و سود و زيان
در آن يافت مىشود و ما بايد هميشه سود بيشتر و ضرر كمتر را انتخاب كنيم.
تقيه هم با آن همه هياهويى كه افراد بى خبر، در
اطراف آن به راه انداختهاند، چيزى جز انتخاب ضرر كمتر نيست و همان طور كه گفتيم:
اين يك قانون كلى و عمومى مىباشد.
بنابراين هر گاه كسى در ميان گروهى متعصب و لجوج از پيروان مذاهب ديگر گرفتار
شود و ببيند كه اظهار عقيده واقهى خود يا سرانجام مراسم مذهبى با تمام آداب و
شرايط و به طور كامل و آشكار، نه تنها اثرى در ارشاد و راهنمايى آنها ندارد، بلكه
ممكن و يا قطعى است كه آن افراد متعصب، دردسرهاى فراوان براى او توليدمايند و يا
جان او را به خطر اندازند؛ آيا صرف نظر از اظهار عقيدها صريح خود و دستورهاى مذهبى
به طور كامل و حفظ جان خود و ديگران عمل خلافى است؟ مسلماً كه خير.
اين شجاعت و رشادت نيست كه كسى بدون جهت، در اين گونه موارد، بى حساب به آب
بزند و حيثيت يا جان خود را به خطر بيندازد؛ اين حماقت است!
آرى اگر صراحت در اظهار عقيده در برابر گروهى متعصب، فوايدش از ضررهايش بيشتر
و مهمتر باشد، مسلماً تقيه صحيح نيست.