نام کتاب : خدا را چگونه بشناسيم نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 218
چگونه مولكولهاى شيميايى در ساختمان پيچيده و گذراندن سلولها سهم مى گيرند و
زندگى خود را در خود نگه مى دارند؟ چگونه ژنهاى موجود در هسته سلولهاى جنسى خصايص
ارثى را انتقال مى دهند؟! ...»
فلاماريون مى گويد:
من مى توانم ده سال از مجهولات سؤال كنم ولى شما نتوانيد هيچ يك از آنها را
جواب دهيد! ويليام جيمس مى گويد: علم ما مثل قطرهاى است ولى جهل ما يك درياى
عظيم.
براى مطالعه بيشتر مى توانيد به كتابهاى «على اطلال المذهب المادى»- «انسان
موجود ناشناخته»- «خلاصه فرضيه اينشتين»- «قواى طبيعى مجهول فلاماريون» مراجعه
كنيد.
62- اين كتاب توسط آقاى احمد بيرشك ترجمه و در
ارديبهشت ماه 1340 شمسى با همكارى مؤسسه چاپ و نشر فراكلين منتشر شد.
63- از هوش مجارستانيها داستان ديگرى هم نقل
مى كنند كه: زمانى گروهى از شريف زادگان مجار راه خود را در كوهستان گم كردند.
گويند يكى از آنها نقشهاى را پيش روى خود گسترد و به مطالعه آن پرداخت و پس از
مدتى طولانى فرياد برآورد: «آها! فهميدم كجا هستيم- كجا؟- آن كوه بلند را از دور
مى بينيد؟ ما بالاى آن كوه هستيم!»
64- يعنى آفرينش هر چيز بر علم او به هر چيز است و
حضور او در هر زمان و مكان نيز دليل علم او به هر چيز است.
65- در ميان قدماء فلاسفه درباره كيفيت ديدن دو
نظريه معروف بيان مى شد:
1- نظريه انطباع.
2- نظريه خروج شعاع.
بنا به نظريه انطباع، عدسى چشم جسمى است شفاف و آينه مانند كه اگر جسمى در
مقابل آن قرار گيرد نقشى از آن در سطح عدسى واقع مى شود و به اين وسيله عمل «ديدن»
انجام مى شود. اين عقيده منسوب به ارسطو و پيروانش است كه در ميان دانشمندان
اسلامى محمد بن زكرياى رازى و بوعلى سينا به آن اعتقاد داشتند. بنا به نظريه خروج
شعاع، عدسى چشم مانند خورشيد و
نام کتاب : خدا را چگونه بشناسيم نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 218