متعددى كه غدد مختلف بدن ترشح مىكنند تركيب شده است؛ و ترشحات پنج غده منى را
درست مىكنند؛ و آنها عبارتند از: دو غده به نام بيضه كه در كيسههاى تخمى كه
نزديك غده پروستات قرار دارند، و ديگرى خود غده پروستات است، و همچنين غدههاى
كوپر و ليتره كه در كنار مجارى ادرار قرار دارند. [1]
اين آبهاى پنجگانه با نسبت دقيق و حساب شدهاى به هم مىآميزند و ماده حيات
آفرين نطفه را تشكيل مىدهند.
اين دانشمند فرانسوى، معتقد است تعبير به اشماج كه در قرآن وارد شده؛ اشاره به
همين نكته دقيق دارد كه هنگام نزول آيات قرآن از چشم جهانيان و دانشمندان آن عصر،
پوشيده و پنهان بوده است.
قابل توجه اينكه در ذيل آيه فوق، مىفرمايد: « (بدين جهت) او را شنوا و بينا
قرار داديم»: فجعلناه سميعاً بصيراً در اينجا نعمت گوش، قبل از نعمت چشم بيان شده است، اين
تقديم شايد به اين دليل باشد كه به گفته دانشمندان، اولين حس نوزاد كه به كار
مىافتد، همان حس شنوايى است؛ كه در همان روزهاى اول آماده دريافت صداها مىشود؛
بلكه قبل از آن در عالم جنين نيز فعاليت محدودى دارد. ولى چشم مدتى بعد از آن
(شايد دو هفته بعد) آمادگى ديدن پيدا مىكند؛ زيرا چشمان بسته در محيط تاريك رحم
هيچ گونه آمادگى براى مشاهده امواج نور را ندارد؛ وبه همين دليل چشم نوزاد، مدتى
بعد ازتولد نيز بسته است تا
[1]. اقتباس از كتاب «مقايسهاى ميان
تورات و انجيل و قرآن و علم» نوشته دكتر بوكاى، ترجمه مهندس ذبيح الله دبير صفحه
271. قابل توجه اينكه اين دكتر فرانسوى، هنگامى كه تصميم مىگيرد اين كتابها را
با هم مقايسه كند، سخت به قرآن علاقهمند مىشود، و چون ترجمههاى قرآن او را
اشباع نمىكند به سراغ ادبيات عربى مىرود، و خوب آن را فرا مىگيرد تا بتواند
بدون واسطه ترجمهها، مطالب لازم را مستقيماً از قرآن بگيرد.