مبارزه طولانيش با فرعون، و در دوران انحراف بنىاسرائيل از توحيد و سرپيچى از
دستوراتش، و همچنين ساير انبياء همچون ايوب و يحيى و لوط و شعيب و هود و مخصوصاً
ابراهيم، هر كدام در چنين ميدانهايى قرار مىگرفتند.
از جمله حضرت ابراهيم بود كه در آيه مورد بحث درباره او مىخوانيم: « (به خاطر
بياوريد) هنگامى را كه خداوند ابراهيم را با امور گوناگونى امتحان كرد، و او به
خوبى از عهده همه آنها بر آمد (و اينجا بود كه) خداوند به او فرمود من تو را امام
و پيشواى مردم قرار دادم» (و علاوه بر مقام نبوّت، مقام امامت مطلقه نيز به تو
دادم) وَ اذِابْتَلى ابراهِيمَ رَبُّهُ
بِكَلِمَاتٍ فَاتَمَّهُنَّ قَالَ انِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ امَاماً[1]
اگرچه در آيه فوق از اين امتحانات به صورت سربستهاى ياد شده، ولى همان گونه
كه مفسران نوشتهاند اين «كلمات» يعنى امورى كه خداوند ابراهيم را به آن آزمود امورى از
قبيل آمادگى براى قربانى فرزند، و بردن همسر و پسرش اسماعيل را به سرزمين خشك و بى
آب مكه و ساكن ساختن آنها در آنجا به فرمان خدا، و قيام بسيار شجاعانهاش در
برابر بتها و بتپرستان، و مهاجرت توأم با محروميت به مناطقى كه آمادگى پذيرش
بيشتر براى ايمان در آنجا بود، و مانند اينها.
بعضى از مفسّران معتقداند كه آزمايشهاى ابراهيم به سى موضوع بالغ مىشد. [2] ولى مهمترين
آنها همان است كه در بالا آمد: در حقيقت او از «جان» و «مال» و مقام» و «همسر» و
«فرزند» و «وطن مألوف» كه مجموعه هستى يك انسان را تشكيل مىدهند در راه خدا گذشت
و از بوته امتحان خالص بيرون آمد.
[2]. مرحوم طبرسى در مجمعالبيان و
آلوسى در روحالمعانى و قرطبى در تفسير خود نقلكردهاند كه اين 30 خصلت از شرايع
دين در چهار سوره قرآن مجيد آمده است ده قسمت آن در سوره برائت (التَّابِئُونَ الْعَابِدُونَ ...) و ده قسمت آن در سوره احزاب (انَّ
الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ ...) و ده قسمت آن
در سوره مؤمنون (قَدْ افْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الذِين ...) و يا در سوره معارج (وَ سَأَلَ سَائِلٌ) آمده است،
ولى بايد توجه داشت كه اوّلًا اين صفات كه در سورههاى فوق آمده، شماره آن به يك
معنا به سى عدد نمىرسد، و به يك معنا از سى متجاوز و بعلاوه صفات مكرر نيز در آن
كم نيست، بنابراين قبول عدد 30 براى اين موضوع مشكل به نظر مىرسد.