اينكه قرآن با صراحت مىگويد نوح نهصد و پنجاه سال در ميان قومش به دعوت پرداخت
و به گفته خودش از هرگونه وسيلهاى براى هدايت آنها كمك طلبيد، گاهى آشكارا
دعوتشان كرد، گاهى پنهان، گاه روزها، گاه شبها، گاه به خانههاى آنها مىرفت، و
گاه در جلسات عمومى آنها شركت مىكرد؛ با اينكه در اين مدت طولانى تعداد بسيار
اندكى به او ايمان آوردند، نشان مىدهد كه چه قدر با آن قوم بتپرست و لجوج مدارا
نموده است.
لحن سخنان او كه در سوره نوح در قرآن مجيد آمده به خوبى نشان مىدهد كه او
كاملًا از در تشويق وارد مىشد و تا يأس كامل از آنها و نسلهاى آينده آنان پيدا
نكرد اقدام به نفرين ننمود.
حتى گاهى انسان از حسن خلق و محبّت فوقالعاده بعضى از پيامبران در برابر
دشمنان در شگفتى فرو مىرود؛ چنانكه درباره حضرت لوط در قرآن آمده براى انصراف قوم
گنهكار از اعمال زشت و شنيعشان به آنها پيشنهاد كرد كه بياييد از طريق ازدواج با
دختران من به خواستههاى غريزى خود برسيد! (يعنى ايمان بياوريد و با آنها ازدواج
كنيد).
به هر حال هر قدر بيشتر در حالات اين بزرگواران دقت مىكنيم به اين امتياز
بزرگ اخلاقى آنها آشناتر مىشويم.
***
11- پيروزى در آزمايشهاى سخت
بسيارى از پيامبران در دوران عمر خود در ميدانهاى سخت انواع آزمايشها قرار
مىگرفتند؛ اما از صفات بارز آنها تحمل انواع شدائد و عدم غرور در مقابل
پيروزىها، و خلاصه موفقيت در برابر آزمايشهاى سخت الهى بود، نوح پيامبر در دوران
تبليغ نهصد و پنجاه سالهاش، موسى در مدين در خدمت شعيب و در دوران