بدون شك اين
پيامبران بزرگ، و ساير پيامبران الهى «امانت» خود را عملًا به مردم محيط اثبات
كرده بودند؛ چنانكه درباره پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم همه خواندهايم
كه قبل از نزول وحى آنچنان در امانت دارى در ميان مردم مكه زبانزد خاص و عام بود
كه او را «محمّد امين» لقب داده بودند، و لذا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و
سلم بعد از رسالت به اين سابقه خويش در برابر مخالفان استدلال كرد كه شما با
اينكه سابقه امانت مرا به خوبى مىدانيد چگونه به هشدارهايم درباره وحى الهى
اعتنا نمىكنيد؟ [3]
جالب اينكه:
قرآن همين ويژگى را درباره جبرئيل (پيك وحى خدا) نيز بيان كرده است؛ در آنجا كه
مىگويد: نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْامِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ
الْمُنْذِرِينَ:
«روح الامين، قرآن را بر قلب تو نازل كرد تا
مردم را انذار كنى» [4]
در حقيقت
حاملان وحى، اعم از فرشتهاى كه واسطه ابلاغ وحى است، يا خود پيامبران، و يا
امامان و جانشينان معصومى كه مأمور ابلاغ وحى الهى يا حفظ آن هستند بايد «امناء
خدا در ميان خلق» باشند، و توصيف على عليه السلام و ساير امامان در زيارتنامه
معروف امين اللَّه «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا امِينَ اللَّهِ فِى
ارْضِهِ» گواه ديگرى بر اين مدعا است.
***
4- علاقه و دلسوزى فوق العاده
كسى مىتواند
رهبر و هادى مردم و مربى و معلم خوبى باشد كه به اين كار علاقه
[3]. در ذيل آيه وَ
انْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْاقْرَبِيْنَ در تواريخ آمده است كه بعد
از نزول اين آيه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بر كوه صفا بالا رفت و
«بنىعبدالمطلب» و «بنى عبد مناف» را صدا زد. آنها جمع شدند، فرمود: بگوييد ببينم
اگر من به شما خبر دهم كه لشكر عظيمى از كنار اين كوه به سوى شما مىآيد آيا
مىپذيريد يا نه؟ همه گفتند: آرى! ما هرگز دروغى از تو نديديم. فرمود: بنابراين
بدانيد كه من شما را از عذاب الهى بر حذر مىدارم. (الكامل، جلد 2، صفحه 60)